جواب درس هفدهم فارسی پنجم ابتدایی

در این نوشته جدیدترین گام به گام درس ۱۷ فارسی پنجم دبستان با موضوع درس «کار و تلاش»، قرار گرفته‌ است که شامل جواب درست و نادرست، درک مطلب، معنی کلمات، متضاد، هم خانواده‌، املایی می‌باشد. در ادامه با ما از بخش مطالب درسی پایه‌ پنجم ابتدایی همراه باشید.

جواب درست و نادرست صفحه ۱۳۲ فارسی پنجم

۱- بار سنگین، پشت مور را خمیده کرده بود.

پاسخ: درست

۲- حضرت سلیمان رفتار مورچه را تحسین کرد.

پاسخ: نادرستبه تندی گفت که ای مسکین نادان.

۳- مورچه، بُردبار و قانع بود.

پاسخ: درست

جواب درک مطلب صفحه ۱۳۲ فارسی پنجم

۱- وقتی سلیمان مور را دید، مور به چه کاری مشغول بود؟ 

پاسخ: او با تلاش و کوشش، غذا را از زمین برداشته و به سمت لانه‌اش می‌برد.


۲- هر یک از ابیات زیر از زبان کدام یک از شخصیت‌های داستان بیان شده است؟

به تندی گفت: «کای مسکین نادان – چرایی فارغ از ملک سلیمان؟»

پاسخ: این بیت از زبان سلیمان بیان شده است. سلیمان، پادشاه بزرگی بود که بر همه‌ی موجودات عالم فرمان می‌راند. او وقتی مور را دید، از او پرسید که چرا از نعمت‌های او استفاده نمی‌کند و در عوض، در رنج و سختی زندگی می‌کند.

«از سور، کمتر گوی با مور – که موران را قناعت خوشتر از سور»

پاسخ: این بیت از زبان مور بیان شده است. مور به سلیمان گفت که او از نعمت‌های او استفاده نمی‌کند، زیرا قناعت را بر هر چیز دیگری ترجیح می‌دهد. او معتقد بود که زندگی ساده و فقیرانه، بهتر از زندگی تجملی و پر زرق و برق است.


۳- به‌نظر شما چگونه «جوانی» می‌تواند «پیرایه ی پیری» باشد؟

پاسخ: جوانی، فرصتی برای یادگیری و کسب تجربه است. اگر انسان در جوانی از این فرصت استفاده کند، در پیری از آن بهره خواهد برد. بنابراین، جوانی می‌تواند پیرایه‌ی پیری باشد.


۴- منظور مور از بیان «مرا امّید راحت هاست زین رنج» چیست؟

پاسخ: امید دارد که در آینده، راحت و آسوده زندگی کند؛ مور به این نکته اشاره می‌کند که انسان برای رسیدن به موفقیت، باید تلاش و کوشش کند و از سختی‌ها نترسد.


۵- چرا مور دعوت سلیمان را نپذیرفت؟

پاسخ: زیرا می‌خواست مستقل زندگی کند و روی پای خودش بایستد.

جواب درک و دریافت صفحه ۱۳۷ فارسی پنجم

۱- منظور از «همه چیز را همگان دانند» چیست؟

پاسخ: یعنی هیچ انسانی به طور کامل همه دانش را نمی‌داند و انسان همیشه باید درحال آموختن باشد.


۲- مکتب‌خانه‌ها را با مدرسه‌های کنونی مقایسه کنید. 

پاسخ: مکتب خانه‌های قدیمی تنوع درس‌های کمتری داشته‌اند. تنها یک معلم داشته‌اند که همه کارها را به تنهایی انجام می‌داده است. شاگردان کم‌تری داشته‌اند. علوم قدیمی‌تر را می‌آموختند و امکانات ناچیزی داشتند. مدرسه‌های امروزی بسیار بزرگ‌تر هستند. معلم‌های بیشتری دارند. علوم جدیدتر و زیادتری را به دانش‌آموزان می‌آموزند و امکانات بسیار بیشتری نسبت به مکتب‌خانه دارند.


٣ به نظر شما رسانه‌ها و فضای مجازی چه تغییراتی در مدارس آینده ایجاد می‌کنند؟

پاسخ: باعث رشد و پیشرفت بیشتر در آموزش و یادگیری می‌شوند. همچنین فضای مجازی و رسانه‌ها باعث می‌شوند به منابع آموزشی بیشتری دسترسی داشته باشیم.


۴- چه چیزهایی راهنمای ابوریحان برای موفّقیت بودند؟

پاسخ: شوق به آموزش و یادگیری، خاطره نخستین روز مدرسه، رفتار پسندیده اولین معلم و لطف خداوند.


۵- راه ورود به سرزمین‌های ناشناخته، چیست؟

پاسخ: پرسیدن نادانسته‌ها و شوق و علاقه به یادگیری بیشتر


۶- جمله‌ی «همه جا محلّ یادگیری است» یعنی چه؟

پاسخ: در هر جا پدیده و نکته‌ای هست که با دقت در آن می‌توان چیز‌های بسیار زیادی یاد گرفت.

جواب صفحه ۱۳۹ فارسی پنجم

حکایت جوان و راهزن با کدام مثل ارتباط دارد ؟

پاسخ:

۱- تا تنور گرم است نان را بچسبان.
۲- تنبل نرو به سایه، سایه خودش می‌آیه.
۳- سنگ مُفت، گنجشک مُفت.
۴- تهی پای رفتن، به از کفش تنگ.
۵- بادآورده را باد می‌برد.
۶- راستی، راه نجات است. ✔
۷- داشتم داشتم حساب نیست، دارم دارم حساب است.

معنی شعر درس هفدهم فارسی پنجم

۱- به راهی در، سلیمان دید موری *** که با پای ملخ می‌کرد زوری
معنی: سلیمان (ع) در راهی، مورچه ای را دید که با پای یک ملخ، دسته و پنجه نرم می‌کرد و زور می‌زد.

۲- به زحمت، خویش را هر سو کشیدی *** وزان بار گران، هر دَم خمیدی
معنی: مورچه با زحمت خود را به هر سو می‌کشید و از آن بارِ سنگین (ملخ) هر لحظه به طرفی خم می‌شد.

۳- ز هر گردی، برون افتادی از راه *** زهر بادی، پریدی چون پر کاه
معنی: با هر گرد و غباری از راه اصلی خود خارج می‌شد و با هر بادی مثل پر کاه جا به جا می‌شد.

۴- چنان بگرفته راه سعی در پیش *** که فارغ گشته از هر‌کس، جز از خویش
معنی: آنچنان سعی و تلاش می‌کرد که به‌جز خودش به فکر کسی نبود.

۵- به تندی گفت: «کای مسکین نادان *** چرایی فارغ از مُلک سلیمان؟»
معنی: سلیمان با تندی به او گفت: «که ای بیچاره‌ی نادان چرا از سرزمین سلیمان غافلی؟»

۶- بیا زین ره، به قصر پادشاهی *** بخور در سفره‌ی ما، هر چه خواهی
معنی: از این راه به قصر پادشاهی ما بیا و در سفره ی ما هر چیزی که می‌خواهی بخور.

۷- چرا باید چنین خونابه خوردن *** تمام عمرِ خود را بار بردن
معنی: چرا باید این چنین رنج و سختی بکشی و تمام عمر خود را بار جا به جا کنی؟

۸- ره است اینجا و مردم رهگذارند *** مبادا بر سرت پایی گذارند
معنی: اینجا سر راه است و مردم در حال گذشتن هستند مبادا (نکند) پایشان را بر روی تو بگذارند.

۹- مکش بیهوده این بار گران را *** میازار از برای جسم، جان را
معنی: بیهوده این بار سنگین را حمل نکن و جانت را برای جسم آزار نده.

۱۰- بگفت: «از سور، کمتر گوی با مور *** که موران را، قناعت خوشتر از سور
معنی: گفت: از جشن و شادی و سور و راحتی کمتر با مورچه حرف بزن زیرا برای مورچه‌ها صرفه جویی و خرسندی از جشن و مهمانی خوش‌تر و بهتر است.

۱۱- نیفتد با کسی ما را سر و کار *** که خود، هم توشه داریم و هم انبار
معنی: سر و کار ما با کسی نمی‌افتد (محتاج کسی نمی‌شویم) زیرا خودمان هم غذا (ذخیره) داریم هم جایی برای نگهداری آن (انبار).

۱۲- مرا امید راحت هاست زین رنج *** من این پای ملخ، ندهم به صد گنج
معنی: من از این همه رنج و سختی آرزوی آسودگی و راحتی دارم و این پای ملخ به ظاهر کم ارزش را به صد گنج نمی‌دهم.

۱۳- گَرَت همواره باید کامکاری *** ز مور آموز رسم بُردباری
معنی: اگر همواره برای تو پیروزی و کامروانی لازم است پس از مورچه، روش صبر و پایداری را یاد بگیر.

۱۴- مرو راهی که پایت را ببندند *** مکن کاری که هُشیاران بخندند
معنی: به راهی نرو که گرفتارت کنند و کاری انجام نده که انسان‌های هشیار و عاقل به تو بخندند. (تو را مسخره کنند.)

۱۵- گهِ تدبیر، عاقل باش و بینا *** ره امروز را مسپار فردا
معنی: هنگام اندیشه و فکر، عاقل و بینا باش و کار امروز را به فردا نسپار.

۱۶- بکوش اندر بهارِ زندگانی *** که شد پیرایه‌ی پیری، جوانی
معنی: در دوره‌ی جوانی تلاش کن زیرا جوانی زینت و زیور و زیبایی دوره‌ی پیری است.

معنی کلمات درس هفدهم فارسی پنجم

سلیمان: نام یکی از پیامبران الهی که به حیوانات‌، جن و انسان‌ها فرمان روایی می‌کردمهارت: ماهر بودن در کاری
موری: مورچه ایحساب کردن: شمردن
وزان: مخفف و از آناختر شناسی: ستاره شناسی‌، نجوم
گران: بزرگ و سنگینحکمت: دانش و معرفت و علم
کاه: علفناگزیر: ناچار
سعی: تلاش و کوششنان آور خانه: کسی که مایحتاج خانواده را فراهم می‌کند.
فارغ: آسوده‌، راحتیاور: یاری کننده
به تندی: به سرعتکسب علم و معرفت: به دست آوردن علم و دانش
مسکین: بینوا‌، نیازمندمهرگان: پاییز‌، اوایل پاییز
ملک: سرزمین‌، قلمرودانستم: فهمیدم‌، دریافتم
خونابه خوردن: رنج بسیار کشیدنعزم: قصد‌، اراده
میازار: اذیت نکن‌، آزار نرسانشدم: رفتم
سور: جشن و مهمانیعالمان: دانایان‌، خردمندان
قناعت: قانع بودنمردم عادی: عامه‌ی مردم
توشه: خوراک و آذوقه سفردیار: سرزمین‌، ناحیه
گنج: گوهر‌ها و چیزهای قیمتیپژوهش: تحقیق
همواره: همیشهخردمندانه: عاقلانه
کامکاری: نیک بختی‌، خوش بختیچه بسا: بسیار‌، فراوان
رسم: روش‌، شیوهپرسشگر: سوال کننده
بردباری: شکیبایی‌، صبرهوشمندی: آگاهی
هشیاران: عاقلان‌، دانایاندر دل داشت: قصد و نیست داشت که به خانه کعبه برود
گَه: مخفف گاهبه سبب: به علت
تدبیر: اندیشیدن به منظور پیدا کردن راه حلی برای مشکلپس از درگذشت مادر: پس از فوت مادر
عاقل: دانا‌، عالمراهزنی: غارتگری
بینا: آگاه و هوشیارسکه: پول فلزی
پیرایه: آنچه سبب زیبایی شود‌، ابزار آراستن‌، زیور و زینتصادق: راستگو
اینک: حالادینار: سکه‌ی طلا
پیشگاه: صحنتوشه ی من است: خوراک و آذوقه سفرم است.
حضور یافته‌ام: مشرف شده‌ام‌، آمده‌امناپسند: نکوهیده‌، زشت
جایگاه: مرتبه‌، درجهصمیمی: بسیار نزدیک
رحمت حق بر آنان باد: لطف خدا بر آنان بادهم نشین: دوست
شوق آموختن: علاقه به یاد گرفتنخاکیان: اهل خاک‌، مردم و انسان‌ها
مکتب: مدرسه‌، دبستانبرکرده اند: بلند کرده‌اند
از بر کردم: حفظ کردمخاکدان: دنیای خاکی‌، این جهان
آداب: رسم و روشضمیر: باطن
معین کرد: مشخص کردلطف: مهربانی‌، رحمت
پر مهر: پر از عشق و محبتپرتو: روشنایی
اثر گذار: تاثیر گذارمعرفت: شناخت و علم
ماندگار: پایدار‌، ماندنیبپرور: پرورش بده
بدگویی حسودان: بد گفتن و به زشتی یاد کردن انسان‌های حسودنیک: خوش، خوب
رانده شده: اخراج شدملک: پادشاه
خوارزم: نام سرزمینی که ابوریحان در آن زندگی می‌کرد.غافلان: نادانان

کلمات متضاد و مخالف درس هفدهم فارسی پنجم

بنشینم ≠ بایستم
می گذرد ≠ نمی گذرد
حضور ≠ غیاب
قبول ≠ مردود
فراز ≠ نشیب
نخستین ≠ آخرین
شیرین ≠ تلخ
بهترین ≠ بدترین
ماندگار ≠ زودگذر
رنج ≠ خوشی
خفتن ≠ بیداری
ناشناخته ≠ شناخته
رفتن ≠ آمدن
دروغگو ≠ راست گو
پاک ≠ آلوده
ناپسند ≠ پسندیده
دراز ≠ کوتاه
غافلان ≠ هوشیاران
بیدار ≠ خواب

کلمات هم‌خانواده درس شانزدهم فارسی پنجم

سعی = ساعی
فارغ= فراغت
جسم= اجسام
قناعت= قانع
رسم= رسوم‌، مرسوم
تدبیر= تدابیر
بینا= بیننده
معلم= علم‌، علوم‌، تعلیم
حضور= حاضر‌، محضر
ارزش= با ارزش‌، ارزشمند
رحمت= رحمان‌، رحیم
حق= حقوق
مکتب= مکاتب‌، مکتوب
خواندن= خواننده‌، خوانش
وظایف= وظیفه‌، موظف
آموزش= آموزنده‌، آموختنی
کسب= کاسب‌، کسبه
معرفت= عارف‌، عرفان
عشق= عاشق‌، معشوق
حج= حجاج‌، حاجی‌، حاجیان
ضمیر= ضمایر
لطف= الطاف‌، لطیف

کلمات سخت و املایی درس هفدهم فارسی پنجم

سلیمان – زحمت – وزان – چُنان – فارغ – کای – مسکین – قصر – خواهی – رهگذراند – بیهوده – قناعت – هشیاران – عاقل – خوارزم – ابوریحان – حضور – فراز و نشیب – برمیخاست – اثرگذار – حسودان – وظایف – غزنوی – فرصت – تحقیق – پژوهش – موضوعی – زیرکی – احترام می‌گذاشتم – ابوعلی سینا

سخن پایانی

اگر سوالی درباره جواب درس هفدهم فارسی پایه‌ پنجم دبستان با موضوع درس««کار و تلاش»» دارید آن را از قسمت نظرات بپرسید. تیم معلمان ما در اولین فرصت شما را راهنمایی می‌کنند.

جواب درس شانزدهم فارسی پنجم

📝 نمونه سوالات پایه پنجم ابتدایی

توجه: دانش‌آموزان عزیز شما می‌توانید برای دسترسی آسان‌تر به مطالب درسی عبارت «سوییتی بلاگ» را در انتهای مطلب مورد نظر خود سرچ(جست و جو) کنید.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *