جواب درس پنجم فارسی اول ابتدایی

در این نوشته جدیدترین گام به گام درس پنجم فارسی اول دبستان با موضوع ««مادر، نان»» قرار گرفته‌ است که شامل روش های ایجاد انگیزه، جواب ببین و بگو، گوش کن و بگو، بگرد و پیدا کن، به دوستانت بگو، بازی و کتاب خوانی می‌باشد. در ادامه با ما از بخش مطالب درسی پایه‌ اول ابتدایی همراه باشید.

ایجاد انگیزه درس پنجم فارسی اول بخش مادر

انواع روش‌های ایجاد انگیزه و آمادگی ذهنی برای تدریس نشانه ر

روش اول:

می‌توانید از دانش آموزان بخواهید با خود چتر به کلاس بیاورند سپس به حیاط بروید با یک آبپاش روی چترهایشان آب اسپری کنید و باران را تداعی کنید.


روش دوم:

با توجه به شرایط کلاس چند روز قبل از تدریس نشانه ( ر ) از والدین بخوایید که به دانش آموزان کمک کنند و یکی از کاردستی حیواناتی که در آن‌ها نشانه ( ر ) به کار رفته مانند مورچه، مار، اردک، پروانه، شیر و قورباغه درست کنند و به کلاس بیاورند.

با استفاده از صورتک‌های ساخته شده و روش ایفای نقش توسط دانش آموزان می‌توانید داستان گویی را شروع کنید:

هنگام داستان گویی روی کلمه‌هایی که نشانه‌ی ر دارند تاکید کنید.

یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکی نبود. یه مادررررر بزرررگ مهربون توی خونه‌ی خودش تنها زندگی می‌کرد. همیشه غصه داشت. می‌گفت: خدایا من چقد تنهام هیشکی درررر این خونه رو نمی‌زنه و کسی نمیاد در این خونه بپرسه حالت چطوره؟ همین طور با خودش فکر می‌کرد و حرف می‌زد که صدای رعد و برق شنید و باد و باران شدیدی شروع شد. از پنجره بیرون رو نگاه می‌کرد و دید:

جِر و جِر و جِر دوباره بارون می‌باره

شُر و شُر و شُر یه ناودون مشغول کاره

غار و غار و غار کلاغ‌ها دسته به دسته

بار و بار و بار تابستون بارش و بسته

پُر و پُر و پُر از گل، گل‌ها دارن می‌ریزن

هو هو هو باد میگه فصل پاییز رسیده

پیرزن قصه ما دید که چه بارانی می‌باره. تا پرده رو کشید یهو دید در خونشو زدن. تق تق تق کیه کیه درمی‌زنه؟ در رو با لنگر می‌زنه؟ بچه‌ها یه مار کوچولوی خوشگل پشت در بود.

گفت: من یه مارم زیر بارون خیس شدم درو باز می‌کنی بیام تو؟

مادربزرگ گفت: بفرمایید بفرمایید چرا که نه؟

همین که مار اومد تو بازم در خونه رو زدن تق تق. مادربزرگ در رو باز کرد دید یه قورباغه هستش

گفت: من یه قورباغه کوچولو هستم می‌تونم بیام تو چون بیرون بارون می‌باره

مادربزرگ خیلی خوشحال شد گفت بفرماید.

دید پشت سرش اردک اومد و گفت: می‌تونم بیام داخل؟

مادربزرگ گفت: بله بله من عاشق مهمونم بفرمایید تو

بعد آقای شیر اومد. اول همه ترسیدن. آقای شیر گفت: من کاری به کارتون ندارم فقط یه جای گرم و نرم می‌خوام مادربزرگ گفت: بفرماید خوش اومدین

بچه‌ها مورچه ریزه میزه هم گفت: منم می‌تونم بیام تو؟ مادربزرگ گفت خواهش می‌کنم مهمون حبیب خداست، بیا داخل

بچه‌ها بعد یه پروانه کوچیک که خیس شده بود آروم اومد داخل

خب بچه‌ها در این حیوانات و حشراتی که من نام بردم چه نشانه ای تکرار شده؟ (رررررررر) آفرین

مادربزرگ خیلی خوشحال شد. بعد اون حیوانات کنار مادربزرگ موندن تا بارون بند بیاد. بعد که بارون بند اومد به مادربزرگ گفتن ما می‌ریم ولی بهت قول می‌دیم هر بار بهت سر بزنیم.

قصه ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید.

ایجاد انگیزه درس پنجم فارسی اول بخش نان

انواع روش‌های ایجاد انگیزه و آمادگی ذهنی برای تدریس نشانه ن

روش اول:

از دانش آموزان بخواید که اشیائی مثل نمکدان، سوزن و شانه یا میوه هایی مثل انگور انار نارگیل به کلاس بیاورند.


روش دوم:

انوع نان‌ها را به کلاس ببرید و سوالاتی در مورد نان و تهیه آن از دانش آموزان بپرسید.

کسی تا به حال به نانوایی رفته است؟

آیا می‌دانید نان چگونه تهیه می‌شود؟

می‌توانید نام نان‌های مختلف را بگویید؟

برای استفاده‌ی درست نان و هدر نرفتن آن چه کار باید کنیم؟

جواب ببین و بگو صفحه ۴۲ فارسی اول

ببین و بگو
جواب ببین و بگو صفحه ۴۲ فارسی اول

پاسخ: مادر به کودک پول و کیسه‌ی پارچه‌ای می‌دهد تا خريد کند.

جواب ببین و بگو صفحه ۴۲ فارسی اول

پاسخ:کودک به مغازه می‌رود و در نوبت می‌ايستد.

جواب ببین و بگو صفحه ۴۲ فارسی اول

پاسخ: به فروشنده سلام می‌کند و لیست خرید خود را به او می‌گوید. مغازه‌دار پاکت سيب را به کودک می‌دهد.

جواب ببین و بگو صفحه ۴۲ فارسی اول

پاسخ: کودک ميوه‌های خريداری شده را به خانه آورده و به مادرش می‌دهد.

جواب گوش کن و بگو صفحه ۴۲ فارسی اول

گوش کن و بگو

چند كلمه بگو كه صداى «ر» داشته باشد.

پاسخ: مادر، ابر، باران

در كلمه‌هاى زیر، كدام شكل «ن» آمده است؟

ایران، نان، باران، امین، نانوا

پاسخ:در کلمه‌ی ایران، نان، باران، امین ن آخر آمده است.

در کلمه‌ی نانوا نـ غیرآخر آمده است.

جواب به دوستانت بگو صفحه ۴۲ فارسی اول

به دوستانت بگو

معمولا چه كارهایى در خانه انجام می‌دهى؟

پاسخ: خرید نان، جمع کردن سفره، مرتب کردن اتاق

در شهر یا روستاى شما چه نوع نان‌هایى پخته می‌شود؟

پاسخ: نان لواش، نان بربری، نان سنگک، نان جو

جواب بگرد و پیدا کن صفحه ۴۲ فارسی اول

بگرد و پیدا کن

دو کلمه را كه در آن‌ها صداى «ن» باشد.

پاسخ: نان، باران، نانوا

جواب بگرد و پیدا کن صفحه ۴۲ فارسی اول

چهار كلمه را كه در آن‌ها صداى «ر» باشد.

پاسخ: مادر، مرد، باران، درخت

جواب بگرد و پیدا کن صفحه ۴۲ فارسی اول

بازی صفحه ۴۲ فارسی اول

بازی

معلم دانش‌آموزى را صدا می‌زند و توپى را به طرف او پرتاب می‌كند. دانش‌آموزى كه توپ را می‌گیرد، این كار را با دوستان خود ادامه می‌دهد. این بازى را در كلاس یا حیاط مدرسه انجام دهید.

پاسخ: بر عهده‌ی دانش آموز

جواب کتاب خوانی صفحه ۴۲ فارسی اول

کتاب خوانی

داستانی را كه از کتابی شنیده‌اى، تعریف كن.

پاسخ:

روزی روزگاری، در دهکده‌ای کوچک و سرسبز، زنی به نام “نرگس” زندگی می‌کرد. نرگس زنی ساده و مهربان بود که برای سه فرزند کوچکش مانند خورشید می‌درخشید.

او هر روز صبح، پیش از طلوع آفتاب، بیدار می‌شد و تنور خانه‌اش را روشن می‌کرد. برای نرگس، نان پختن تنها یک وظیفه نبود؛ بلکه یک رسم مقدس بود که او را به مادر و مادربزرگ‌هایش پیوند می‌داد.

دستان نرگس که از کار روزانه زبر و پینه‌بسته بودند، وقتی خمیر را ورز می‌دادند، انگار با عشق داستانی را برای نان تعریف می‌کردند. خمیر نرم در دستان او جان می‌گرفت و با هر ضربه و فشار، گرمای عشق و مراقبت به آن منتقل می‌شد. وقتی که نان‌ها در تنور می‌پختند، عطر دل‌انگیزشان در کوچه‌ها می‌پیچید و کودکان دهکده با شوق به سمت خانه‌ی نرگس می‌دویدند.

یک روز سرد زمستانی، دهکده با برف سنگینی روبه‌رو شد. در آن روز، نرگس به‌جای پختن نان تنها برای خانواده‌ی خودش، تصمیم گرفت برای همسایه‌هایش نیز نان بپزد. او می‌دانست که بسیاری از خانواده‌ها به دلیل برف‌گرفتگی نمی‌توانند به آسیاب یا بازار بروند. از صبح تا شب، بدون خستگی، تنور خانه‌اش را گرم نگه داشت و نان‌هایی ساده ولی پر از عشق پخت.

وقتی بچه‌های دهکده با لبخند نان‌های گرم را به خانه‌هایشان بردند، نور امید و عشق در دل‌های همه روشن شد. از آن روز به بعد، نرگس دیگر فقط مادر فرزندان خودش نبود؛ او “مادر نان” تمام دهکده شده بود. سال‌ها گذشت، اما یاد نرگس و نان‌هایش همیشه در دل‌های مردم دهکده باقی ماند. آنها هرگاه نانی گرم و تازه می‌دیدند، عشق و سخاوت زنی را به یاد می‌آوردند که با دستانی زبر، ولی دلی نرم، دنیایی را گرم‌تر کرد.

سخن پایانی

اگر سوالی درباره‌ی درس ۵ فارسی پایه اول دبستان با موضوع درس ««مادر، نان»» دارید می‌توانید در بخش نظرات بپرسید تا تیم معلمان ما در اولین فرصت شما را راهنمایی کنند.

جواب درس چهارم فارسی اول
جواب درس ششم فارسی اول
📝 نمونه سوالات پایه اول ابتدایی

توجه: دانش‌آموزان عزیز شما می‌توانید برای دسترسی آسان‌تر به مطالب درسی عبارت «سوییتی بلاگ» را در انتهای مطلب مورد نظر خود سرچ(جست و جو) کنید.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *