جواب درس اول نگارش هفتم
در این نوشته جدیدترین گام به گام درس ۱ نگارش هفتم متوسطه با موضوع درس «نقشهی نوشتن» قرار گرفته است که شامل جواب فعالیت های نگارشی، درست نویسی و تصویر نویسی میباشد. در ادامه با ما از بخش پاسخ سوالات نگارش هفتم همراه باشید.
جواب صفحه ۱۶ نگارش هفتم
طبقهبندی ذهن، گام اول در تهیه نقشه سفر نوشتن است؛ این طبقه بندی، در حقیقت، ساختمان ذهن و نوشته ما را نشان میدهد. در نمایه زیر، مسیر حرکت و مراحل سفر نوشتن را میبینیم.
موضوع: زبان طبیعت
بخش آغازین
طبیعت، زبان خاص خود را دارد و همواره با ما در حال گفت و گو است. اگر از شما بپرسند که «آیا طبیعت هم زبانی دارد؟» شاید در نگاه اول بگویید: «نه، طبیعت زبانی ندارد». اما با کمی دقت متوجه میشویم که طبیعت هم از راههای مختلف با ما پیام میفرستد و با ما صحبت میکند.
بخش میانی
درختانی که با وزش باد برگهای خود را به حرکت در میآورند، بارانی که با صدای نرم و مداوم خود روی زمین میریزد، صدای امواج دریا که به ساحل برخورد میکند، همه و همه، زبانهای طبیعت هستند. طبیعت از این طریق احساسات و وضعیت خود را به ما نشان میدهد. صدای خشخش برگهای پاییزی زیر پا، صدای آواز پرندگان در صبح زود یا حتی بوی عطر گلها همگی پیامی از طبیعت به ما میرسانند. این زبانها، مانند زبانی که ما برای سخن گفتن استفاده میکنیم، برای ما قابل فهم هستند و به ما احساس آرامش، هشدار یا تازگی میدهند.
بخش پایانی
بنابراین، اگر با دقت به زبان طبیعت گوش دهیم و پیامهای آن را درک کنیم، میتوانیم ارتباط بهتری با محیط اطراف خود داشته باشیم و بیشتر از زیباییها و شگفتیهای آن بهرهمند شویم.
موضوع: زبانهای ما
بخش آغازین
زبان، وسیلهای قدرتمند برای ارتباط است. با آن حرف میزنیم، فکرها و احساسات خود را بیان میکنیم و با دیگران پیوند برقرار میکنیم. اما آیا زبان تنها به کلمات محدود میشود؟
بخش میانی
در دنیای ما، زبانهای دیگری هم وجود دارند که با کلمات بی ارتباط هستند. مثلاً وقتی لبخند میزنیم، در واقع پیامی از خوشحالی و مهربانی به دیگران منتقل میکنیم. یا وقتی غمگین هستیم، چهره ما آن را آشکار میکند. این نوع از زبان، «زبان چهره» نام دارد.
همچنین، با حرکات دست، چشمها، ابروها و حتی پوزخندهای کوچک، میتوانیم پیامهای مختلفی به دیگران بفرستیم. این زبان، «زبان بدن» نامیده میشود و در بسیاری از مواقع، قدرتمندتر از کلمات است.
بخش پایانی
یادگیری و درک زبانهای مختلف، از جمله زبان بدن، به ما کمک میکند تا ارتباطاتمان را عمیقتر و مؤثرتر کنیم. با شناخت این زبانها، میتوانیم بهتر بفهمیم دیگران چه میگویند و خودمان هم به طور واضحتر و دقیقتر احساسات و افکار خود را منتقل کنیم.
جواب فعالیت های نگارشی صفحه ۱۹ نگارش هفتم
نوشته زیر را بخوانید و ساختمانِ آن را مشخص کنید.

بخش موضوع: زبانهای ما
بخش آغازین
زبان، عامل پیوند با دیگران، پیام دادن و گفت و گو است. اکنون اگر از شما بپرسند «چند زبان داریم؟» جواب خواهید داد: «خب معلوم است یک زبان». امّا با کمی تأمّل، در مییابیم که از راههای دیگر هم میتوانیم پیام بدهیم و با دیگران سخن بگوییم.
بخش میانی
ما افزون بر این زبان، یعنی زبانی که با آن حرف میزنیم، زبانهای دیگری هم داریم؛ مثلاً وقتی از دور یکی از دوستانمان را میبینیم و برایش دست تکان میدهیم در واقع بدون آنکه سخنی بر زبان آوریم، با او ارتباط برقرار میکنیم، سلام میکنیم و احوالش را میپرسیم. هنگامی که مُبصِر کلاس انگشتش را روی لب و بینیاش میگذارد، در واقع به دانش آموزان یادآوری میکند که ساکت باشند و نظم کلاس را بر هم نزنند. به کمک دیگر اعضای بدن هم میتوانیم، پیامی را به دیگران بفهمانیم؛ مثل حرکت سر، چشم، ابرو و… به این زبانها، «زبانهای بدن» میگویند.
بخش پایانی
بنابراین، اگر زبانهای بدن خود را خوب بشناسیم و به موقع آنها را به کار بگیریم، با دیگران ارتباط مؤثّرتری خواهیم داشت.
جواب صفحه ۲۰ نگارش هفتم
اکنون از میان موضوع های زیر یکی را انتخاب کنید، نخست کمی درباره آن بیندیشید و پس از شکلگیری نقشه ذهنی، سفر نوشتن را آغاز کنید:
پاییز نگارش
بخش آغازین
به نام خداوند مهربانی که اینهمه زیبایی را برای ما آفریده است، انشای خود را آغاز میکنم.
بخش میانی
من فصل پاییز را خیلی دوست دارم. یکی از دلایلش این است که مدرسهها در پاییز شروع میشوند و من دوباره دوستانم را میبینم، با آنها بازی میکنم و شروع به درس خواندن و تلاش برای ساختن آینده خود میکنم. البته شاید بعضیها از شروع مدرسه خوشحال نشوند و دلشان بخواهد همیشه بازی کنند و در خانه استراحت کنند، ولی بعد از مدتی حوصلهشان سر میرود و دوست دارند دوباره به مدرسه بیایند و دوستان و معلمان مهربان را ببینند.
دلیل دیگر من برای دوست داشتن پاییز، زیبایی این فصل است. برگهایی که در بهار و تابستان سبز بودند، در پاییز به رنگهای زرد، نارنجی، قرمز و قهوهای در میآیند و انگار همهجا رنگارنگ و زیبا میشود. وقتی به پارک میرویم، هر درخت به یک رنگ در آمده و همهجا، به خصوص جنگلها و پارکها، خیلی قشنگ شده است.
در پاییز خرمالوها میرسند و لیمو شیرین، پرتقال و انار به بازار میآیند. بعضی وقتها مادرم انارها را دانه میکند و به آنها گلپر و نمک میزند و در کاسههای کوچک میریزد و به ما میدهد که من خیلی خوشم میآید. در پاییز، لبوفروشها بر روی گاریهای قدیمی لبوهای شیرین و قرمز میپزند و به ما میفروشند. من گاهی با دوستانم از آنها لبو داغ میخرم و در راه رفتن به خانه با هم میخوریم که خیلی کیف دارد.
من به خاطر باران هم پاییز را دوست دارم، چون عاشق باران هستم و روزهای بارانی دوست دارم زیر باران بروم و بازی کنم. البته باید مراقب باشیم در زیر باران سرما نخوریم. ولی حتی اگر سرما بخوریم، مادرمان برای ما سوپ خوشمزه و شلغم میپزد. ما کنار بخاری میخوابیم تا خوب شویم.
تازه، پاییز هوا خیلی خوب است؛ نه خیلی گرم و نه خیلی سرد. به خاطر همین میتوانیم بهراحتی در خیابان، حیاط و پارک بازی کنیم تا خسته شویم.
بخش پایانی
فصل پاییز، خوبیها، زیباییها و خوراکیهای خوشمزه خودش را دارد که من آنها را خیلی دوست دارم و همیشه دوست دارم زودتر فصل پاییز برسد. من در فصل پاییز، خدا را به خاطر اینهمه قشنگی و زیبایی که برای ما آفریده است، شکر میکنم.
حیاط مدرسه
بخش آغازین
خاطرات و لحظههای خوب و بد ما همیشه در جایی است که در آنجا عمری را گذراندهایم. جایی که اولین بار با اولین قدم دانشآموزی آنجا را دیدهایم و قدم در راه مدرسه و مسیر پیشرفت گذاشتهایم.
بخش میانی
حیاط مدرسه خلوتگاه و آرامشدهنده و گاهی پر اضطرابترین لحظات دوران درس و مدرسهی یک دانش آموز را تشکیل داده است. زمانی که در حیاط مدرسه قدم زدهایم، درس خواندهایم، بازی کردهایم، خندیدهایم، گریه کردهایم و گاهی از شادی زیاد و گرفتن نمرات خوب، بالا و پایین پریدهایم و اشک شوق ریخته ایم. حیاط مدرسهی ما پر از درختان صنوبر و کاج است که زیر سایهی آنها مینشینیم و با دوستانمان گل میگوییم و گل میشنویم.
زمین فوتبالی دارد با تیرکهای دروازه که همیشه عدهای از بچهها در حال بازی در آنجا هستند، توپ را از این سمت به آن سمت میبرند، گاهی میخندند و گاهی دعوا میکنند. زمین والیبالی دارد با تور والیبال که تیم والیبال همیشه در حال تمرین است تا برای بازیهای استانی آمادگی لازم را داشته باشند. حیاط مدرسه ما پر از گلهای نوشکفتهای است که هر کدام عطر و بوی خاصی دارند، به نام عطر نوجوانی! گلهایی که روزی باز میشوند و هر کدام به سمتی مختلف میروند تا آیندهساز این مملکت باشند. بله، این گلها همان دانشآموزانی هستند که هر ساله عدهای با آن خداحافظی میکنند و عدهای سلام!
بخش پایانی
بیاییم همیشه از مدرسه و حیاط مدرسه خود مراقبت کنیم تا در آینده نیز، حیاط مدرسه پر از حال خوب و حس خوب تازگی باقی بماند.
روزی را که دوست دارم، تکرار شود
بخش آغازین
بعضی از خاطرات و روزها در زندگی ما وجود دارد که دوست داریم بارها و بارها تکرار شوند تا مزهی شیرین و قشنگ آن دوباره زیر زبان ما بیاید و با تکرار آن لبخند آشنایی بر لبهایمان تداعی شود.
بخش میانی
روزی را که دوست دارم تکرار شود روزی است که مادربزرگ به همراه پدربزرگ به سفر زیارتی کربلا رفتند و در خانهی مادربزرگ شور و حال زیبایی وجود داشت که همه در حال تکاپو برای ساماندهی کارها و درست و به موقع انجام شدن کارها بودند و همهی فامیل و آشنا همراه دستهگل به استقبال مادربزرگ و پدربزرگ رفتیم و مادربزرگ با آن دستهای چروکیده و مهربانش که بوی عطر دلانگیز گلاب را میداد مرا نوازش کرد و پدربزرگ مرا در آغوش کشید و مرا غرق خوشحالی کردند.
بعد از آن همگی به سمت خانه برگشتیم و آن شب سفرهی خیرات در خانه پهن شد و آن حال و هوا لبخند زیبایی بر لبهای همه نشانده بود و من نیز همراه باهم سن و سالهای خود با سن نه چندان کممان سعی در کمک در کارها را داشتیم و گوشهایی هرچند کوچک در این کار خوب و حال خوب را بگیریم و ما نیز سهیم باشیم تا مادربزرگ و پدربزرگ به داشتن نوههایی مثل ما افتخار کنند. به راستی که داشتن این دو نعمت بسیار مهم و دلنشین است و من همیشه برای داشتن چنین مادربزرگ و پدربزرگی خوشحالم و به خود میبالم.
بخش پایانی
همیشه باید قدر روزهای خوبمان و همینطور قدر آدمهای اطرافمان را بدانیم؛ زیرا که تا چشم باز کنیم میبینیم دیگران روزها و آدمها دیگر در کنار ما نیستند و هیچ وقت تکرار نمیشوند؛ بنابراین همیشه شاید باشید و قدر یکدیگر را بدانید.
جواب صفحه ۲۱ نگارش هفتم

یکی از انشاهای عضو گروه خود را انتخاب و آن را بر پایه معیارهای زیر، بررسی و نقد کنید.
پاسخ:
انشای دوستم بخشهای موضوع و آغازین و میانی و پایانی موضوع آن خیلی جزئی بود؛ بعضی از جملات غلط املایی داشت؛ از علائم نگارشی استفاده نکرده بود به جز نقطه؛ خوانا بود و قابل فهم دستورات در آن رعایت شده بود.
جواب درست نویسی صفحه ۲۲ نگارش هفتم
جملههای زیر را ویرایش کنید:
هرکی وارد شهر میشه، میپرسه چه خبره؟
هرکس وارد شهر میشود میپرسد چه خبر است؟
تا خودت رو تغییر ندی، نمیتونی سبب تغییر دیگرون بشی.
تا خودت را تغییر ندهی، نمیتوانی سبب تغییر دیگران شوی.
جواب تصویرنویسی صفحه ۲۳ و ۲۴ نگارش هفتم

آنچه در تصویر زیر میبینید بنویسید
موضوع: همکاری در زندگی روستایی
بخش آغازین
در شهرستانها و روستاهای کشور عزیزمان ایران که دارای آب و هوای مناسب هستند، مردم به کار کشت و کار در مزارع و زمینهای کشاورزی مشغول میباشند.
بخش میانی
آنچه در این تصویر میبینیم شامل یک خانهی روستایی باصفاست که با سنگ و کلوخ ساخته شده است. این خانه دارای پنجرهای چوبی است که رو به مناظر زیبای کوه و درختان باز میشود و مطمئناً دارای آب و هوای بسیار پاک و مناسبی است. در این تصویر، دختران و پسرانی را میبینیم که با همکاری و یاری یکدیگر در حال کار و کمک به یکدیگر هستند و با دقت و علاقهی زیاد مشغول کشت محصولات خود در زمین زراعی خود میباشند.
پسران که از قدرت بدنی بالاتری برخوردارند، در حال شخم زدن زمین هستند و دختران با دستهای کوچک و لطیفشان مشغول آبیاری و کاشت محصولات با نظم و ترتیب در زمین هستند. آنها با تلاش و پشتکار سعی میکنند تا محصولات خود را به خوبی و خوشی برداشت کنند و با فروش و مصرف آنها، زندگی روزمرهی خود را بگذرانند. با این کار، به پدر و مادر خود کمکی هرچند کوچک میکنند و لبخندی زیبا بر لبهایشان نقش میبندد.
بخش پایانی:
در این تصویر زیبا، به خوبی متوجه میشویم که کار گروهی و مشترک بسیار خوشایند و لذتبخش است. ما نیز باید با انجام کارهای گروهی همراه با دوستان خود که به ما حس خوبی میدهند، در مسیر پیشرفت و آبادانی کشورمان قدم برداریم تا نقشی هرچند کوچک در جامعه ایفا کنیم.
سخن پایانی
اگر سوالی درباره جواب درس ۱ نگارش پایه هفتم متوسطه با موضوع درس««نقشهی نوشتن»» دارید آن را از قسمت نظرات بپرسید. تیم معلمان ما در اولین فرصت شما را راهنمایی میکنند.
✅ جواب درس دوم نگارش هفتم
📝 نمونه سوالات پایه هفتم متوسطه اول
توجه: دانشآموزان عزیز شما میتوانید برای دسترسی آسانتر به مطالب درسی عبارت «سوییتی بلاگ» را در انتهای مطلب مورد نظر خود سرچ(جست و جو) کنید.
ممنون از سایت خوبتان
نظر لطف شماست دوست عزیز
خیلی ممنون لطف دارید.
بسیار خوب ممنون از سایتتون