جواب درس اول فارسی هشتم

در این نوشته جدیدترین گام به گام درس ۱ فارسی هشتم متوسطه اول با موضوع درس‌ «پیش از اینها»‌ قرار گرفته‌ است که شامل جواب خودارزیابی، گفت و گو و فعالیت نوشتاری و معنی کلمات می‌باشد. در ادامه با ما از بخش پاسخ سوالات فارسی هشتم همراه باشید.

جواب خودارزیابی صفحه ۱۴ فارسی هشتم

۱- شاعر در مصراع «اینجا خانه خوب خداست» به چه نکته‌ای اشاره دارد؟

پاسخ: منظور خانه کعبه می‌باشد و به این نکته اشاره دارد که مساجد نیز می‌توانند مانند خانه خدا باشند تا به خدا نزدیک‌تر شویم و با او راز و نیاز کنیم.


۲- درک و دریافت خود را از مصراع «نام او نور و نشانش روشنی» بیان کنید. 

پاسخ: نور نام خداوند است و روشنی نشان او و یکی از ویژگی‌های ذاتی اش می‌باشد. درک من از این مصرع این است که منظور از این وجود خداوند همه نور است و در وجود او از تاریکی خبری نیست.


۳- چه راه‌هایی برای شناخت خداوند هستی وجود دارد؟

پاسخ: همه آفریده‌های خدا مانند طبیعت و… نشانه‌ای برای شناخت خداوند است.

جواب گفت‌ و گو صفحه ۱۵ ‌فارسی هشتم

۱- درباره زمینه فکری شعر «ستایش» در گروه‌ها گفت‌ و گو کنید.

پاسخ: زمینه فکری شعر سعدی ستایش خداست و در آن صفت‌ها و عظمت خدا و همچنین معجزه بعضی از پیامبران ذکر شده است. این ابیات برگرفته از آیات قرآن است و زمینه فکری آن، همان فکر قرآنی است.


۲- درباره ارتباط مفهوم آیه زیر با متن درس پس از تأمّل و تفکّر، گفت‌ و گو کنید.

«ما از رگِ گردن به شما نزدیک‌تریم» سوره «ق»، آیه ۱۶

مفهوم: خدا از همه چیز و همه‌کس به ما نزدیک‌تر است. در همه جا حضور دارد و همیشه با ماست.

جواب فعالیت‌ های نوشتاری صفحه ۱۵ فارسی هشتم

۱- از متن «ستایش» و «درس اوّل» واژه‌هایی بیابید که در آنها یکی از حروف «ذ، ز، ض، ظ» به کار رفته باشد.

پاسخ: نماز – لحظه – ذهن – وضو


۲- جدول زیر را کامل کنید.

فعالبن مضارعمصدرزمان
رفترورفتنگذشته (ماضی)
مینویسدنویسنوشتنحال (مضارع)

۳- ردیف و قافیه را در بیت هشتم و هجدهم شعر «پیش از این‌ها» مشخّص کنید.

پاسخ:

بیت ۸: ردیف: نبود، نبود / قافیه: ما و زیبا
بیت ۱۸: ردیف: تازه کرد، تازه کرد / قافیه: دست و رویی، گفت‌ و گویی


۴- سعدی در بیت زیر، به کدام داستان‌های دینی اشاره دارد؟

«گلستان کُند آتشی بر خلیل *** گروهی بر آتش بَرَد ز آب نیل»

پاسخ: به داستان در آتش انداختن حضرت ابراهیم (ع) توسط نمرود و غرق شدن فرعون در آب نیل به خواست خداوند اشاره می‌کند.

معنی شعر کنار کادر صفحه ۱۱ فارسی هشتم

چشم دل باز کن که جان بینی / آنچه نادیدنی است آن بینی

معنی و مفهوم: عاشقانه بنگر تا خداوند را ببینی‌. و هر آنچه نادیدنی است آن را ببینی.

آرایه‌های ادبی:
ترکیب « چشم دل » آرایه تشخیص دارد.
جان و آن آرایه جناس دارد.
‌تناسب بین واژه‌های چشم و دل و جان برقرار است.
واج آرایی: تکرار واج «ن»
دانش زبانی:
مصراع دوم آرایه تناقض ( پارادوکس) دارد.
تناقض یا پارادوکس‌: آوردن دو کلمه یا دو معنی که ضد هم باشند و باهم قابل جمع نباشند‌. در این جا
بین دو کلمه « نادیدنی »و «بینی»

معنی کلمات درس اول فارسی هشتم

طلعت: رخسار و چهرهمحال: غیرممکن
زینت ده: زیبا کنندهپی: دنباله رو
دیوان: کتاب شعرپیش از این‌ها: در گذشته
گلستان شدن: سرد شدنخشت: آجر
جان آفرین: زنده کننده روحپایه: ستون
حکیم: دانا، دانشمندطنین: صدا، آواز
کریم: بخشندهخطا: اشتباه
دستگیر: یاری دهندهنیت: قصد، هدف
پرستار: مطیع، فرمانبرداربی‌ریا: ساده، بدون ناپاکی
مور: مورچهگلیم: نوعی فرش
تاج بخت: تاج خوشبختیغلام: خدمتکار
برنهد: می‌گذاردارباب: صاحب، رییس
اندر آرد: به زیر می‌کشد.انبوه: زیاد، فراوان
بخت: اقبال و خوشبختیفروماندن: عاجز شدن، ناتوان شدن
درگاه: آستان، پیشگاهپوزش‌پذیر: قبول کننده عذر و پوزش
لطف: مهربانیتوفنده: غوغا کننده، ویران کننده
بر: ببر (فعل امر)کُنه: حقیقت، ذات، ریشه، عمر
منتها: آخرین، پایان، آخربوریا: حصیری که از نی می‌بافند.
بشر: انسانماهیت: حقیقت، ذات، وجود، واقعیت
جمال: زیباییمتفق: همراه بودن، اتفاق نظر داشتن
جلال: بزرگی و شکوهخطا بخش: کسی که اشتباه‌ها را نادیده می‌گیرد.
بصر: چشم، بیناییبنی آدم: فرزندان حضرت آدم(در اینجا انسان‌ها)
تأمّل: تفکرماورا: بالاترین مقام، آنچه در پشت چیزی باشد.
صفا: پاکی درونمصطفی: برگزیده؛ اینجا لقب حصرت محمد(ص) هست.
به تدریج: کم کمخلیل: دوست، در این درس منظور حضرت ابراهیم (ع) است.
حاصل کنی: به دست می‌آوری.عاج: استخوان فیل که گران قیمت است و در ساختن اشیای تزیینی به کار می‌رود.

معنی شعر بیش از این ها فارسی هشتم

۱- پیش از اینها، فکر می‌کردم خدا / خانه‌ای دارد میان ابرها

معنی و مفهوم: قبل از این فکر می‌کردم خانه خدا در میان ابرهاست.
واژه‌های مهم:
پیش از این‌ها:
 در گذشته
آرایه‌های ادبی:
واج آرایی مصوت «آ»
قافیه: خدا‌، ابرها
تعداد جمله: ۲ تا
۱- پیش از این‌ها فکر می‌کردم.
۲- خدا خانه‌ای میان ابرها دارد.

۲- مثل قصر پادشاه قصّه‌ها / خشتی از الماس و خشتی از طلا

معنی و مفهوم: خانه خدا مانند کاخ پادشاهان قصه‌هاست، خانه‌ای بزرگ که خشت‌هایش از الماس و طلا ساخته شده است.
واژه‌های مهم:
خشت:
 آجر
آرایه‌های ادبی:
بیت تشبیه دارد.
بین «قصر و پادشاه »‌، «الماس و طلا» آرایه تناسب (مراعات النظیر )
واج آرایی‌: ـٍـ در مصراع اول
تکرار‌: خشتی
تعداد جمله: ۳ تا
۱- (خانه‌ای) مثل قصر پادشاه قصه‌ها (دارد)
۲- خشتی از الماس (است)
۳- خشتی از طلا (است)

۳- پایه‌های برجش از عاج و بلور / بر سر تختی نشسته با غرور

معنی و مفهوم: ستون‌های قصرش از عاج فیل و شیشه است و بر روی تخت پادشاهی با تکبر و غرور نشسته است.
واژه‌های مهم:
پایه:
 ستون
عاج: استخوان فیل که گران قیمت است و در ساختن اشیای تزیینی به کار می‌رود.

آرایه‌های ادبی:
قافیه: بلور‌، غرور
جناس بر و سر (اختلاف در صامت بـ و سـ)
واج‌آرایی: صامت بـ
تعداد جمله: ۲ تا
۱– پایه‌های برجش از عاج و بلور (است)
۲- با غرور بر سر تختی نشسته (است)

۴- ماه، برق کوچکی از تاج او / هر ستاره، پولکی از تاج او

معنی و مفهوم: گمان می‌کردم ماه درخشان، درخشش کوچکی از تاج خداوند است و هر ستاره، یکی از پولک‌های روی تاج اوست.
آرایه‌های ادبی:
مراعات نظیر:
 ماه، ستاره و برق
قافیه: کوچکی ، پولکی
 تشبیه: «ماه به برق کوچک» و «ستاره به پولک».
ردیف: از تاج او ، در دو مصراع

دانش زبانی:
ماه: نهاد
‌هر ستاره: نهاد
‌برق کوچک: مسند
پولک: مسند
‌تاج او: متمم‌
تعداد جمله: ۲ تا
۱- ماه برق کوچکی از تاج او (است)
۲- هر ستاره پولکی از تاج او (است)

۵- رعد و برق شب، طنین خنده‌اش / سیل و طوفان، نعره توفنده‌اش

معنی و مفهوم: رعد و برق، انعکاس خنده خداست و سیل و طوفان، فریاد خدا است.
واژه‌های مهم:
طنین:
 صدا، آواز، پژواک
نعره: فریاد بلند
توفنده: خروشان، پر سر و صدا.
آرایه‌های ادبی:
مراعات نظیر:
 رعد، برق، طوفان و سیل.
دانش زبانی:
رعد و برق شب: نهاد
‌«طنین خندهاش» و «نعره توفندهاش»: مسند‌
تعداد جمله: ۲ تا
۱- رعد و برق شب طنین خنده‌اش (است)
۲- سیل و طوفان نعره‌ی توفنده‌اش (است)

۶- هیچ کس از جای او آگاه نیست / هیچ کس را در حضورش راه نیست

معنی و مفهوم: هیچ کس از جا و مکان خدا آگاهی ندارد و کسی را به حضور خدا راه نمی‌دهند.
آرایه‌های ادبی:
هیچکس را در حضورش راه نیست: کنایه از پذیرفته نشدن
تکرار: هیچ کس‌
دانش زبانی:
«هیچ کس» در مصراع اول: نهاد
جای: متمم
آگاه: مسند
نیست: فعل
حضورش: متمم
نیست: در مصراع دوم، به معنای «وجود ندارد»، فعل غیراسنادی است.
تعداد جمله: ۲ تا
۱- هیچ کس از جای او آگاه نیست.
۲- هیچ کس را در حضورش راه نیست.

۷- آن خدا بی‌رحم بود و خشمگین / خانه‌اش در آسمان، دور از زمین

معنی و مفهوم: خدایی که من در ذهنم داشتم بی‌رحم و عصبانی بود، او خانه‌ای در آسمان‌ها داشت و با زمین ارتباطی نداشت.
آرایه‌های ادبی:
مراعات نظیر و تضاد: زمین و آسمان
‌واج‌آرایی: خ‌
دانش زبانی:
آن خدا: نهاد
‌بی‌رحم و خشمگین: مسند
‌خانه‌اش: مسند
آسمان: متمم
دور: مسند
زمین: متمم
فعل بود به قرینه لفظی حذف شده است.
تعداد جمله: ۳ تا
۱- آن خدا بی‌رحم بود.
۲- و خشمگین ( بود )
۳- خانه‌اش در آسمان‌، دور از زمین ( بود )

۸- بود، امّا در میان ما نبود / مهربان و ساده و زیبا نبود

معنی و مفهوم: وجود داشت ولی بین ما نبود‌. مهربان و ساده و قشنگ نبود.
دانش زبانی:
«بود» و «نبود» در مصراع اول: به معنای «وجود داشت» و «وجود نداشت»، فعل‌های غیراسنادی هستند.
مهربان، ساده، زیبا: مسند
‌«نبود» در مصراع دوم: فعل اسنادی است.
نهاد: خدا (حذف شده‌ است).
تعداد جمله: ۳ تا
۱- بود.
۲- اما در میان ما نبود.
۳- مهربان و ساده و زیبا نبود.

۹- در دل او، دوستی جایی نداشت / مهربانی هیچ معنایی نداشت

معنی و مفهوم: دوستی و رفاقت در دلش جایی نداشت. محبت و مهربانی هیچ معنایی نداشت.
دانش زبانی:
دوستی و مهربانی:
 نهاد
 دل او: متمم
 جایی و هیچ معنایی: مفعول
نداشت: فعل‌
تعداد جمله: ۲ تا
۱- در دل او دوستی جایی نداشت.
۲- مهربانی هیچ معنایی نداشت.

۱۰- هر چه می‌پرسیدم از خود از خدا / از زمین از آسمان از ابرها

معنی و مفهوم: هرچه از دیگران درباره خدا، خودم، زمین، آسمان و ابرها سؤال می‌کردم.
آرایه‌های ادبی:
مراعات نظیر:
 زمین، آسمان، ابرها
 واج‌آرایی: ز‌
دانش زبانی:
خود، خدا، زمین، آسمان، ابرها:
 متمم.
تعداد جمله: ۲ تا
۱- هر چه از خود ، از خدا می‌پرسیدم.
۲- از زمین از آسمان از ابرها (می‌پرسیدم)

۱۱- زود می‌گفتند: «این، کار خداست / پرس‌وجو از کار او کاری خطاست»

معنی و مفهوم: همه می‌گفتند: این کار خداست و سؤال کردن در مورد او اشتباه و خطاست.
آرایه‌های ادبی:
واج آرایی:
 ر، ک، آ
تکرار: کار و کار.
دانش زبانی:
کار و پرس و جو:
 نهاد
«کارِ خدا» و «کاری خطا»: مسند.
تعداد جمله: ۳ تا
۱- زود‌ می‌گفتند
۲- این‌، کار خداست
۳- پرس‌وجو از کار او ، کاری خطاست

۱۲- نیّت من در نماز و در دعا / ترس بود و وحشت از خشم خدا

معنی و مفهوم: به دلیل ترس و وحشت از خشم خدا نماز و دعا می‌خواندم.
آرایه‌های ادبی:
مراعات نظیر:
 «نیت، نماز، دعا» و «ترس، وحشت، خشم».
دانش زبانی:
نیت من:
 نهاد
 ترس و وحشت: مسند
 دعا، نماز، خشم خدا: متمم‌
تعداد جمله: ۲ تا
۱- نیت من در نماز و در دعا ترس بود.
۲- و وحشت از خشم خدا (بود)

۱۳- پیش از اینها، خاطرم دلگیر بود ◈※◈ از خدا در ذهنم این تصویر بود

معنی و مفهوم: قبل از این از خدا ناراحت و دلگیر بودم و این تصویر از خدا در ذهنم بود.
آرایه‌های ادبی:
واج آرایی:
 ی‌
دانش زبانی:
«خاطرم» و «این تصویر»:
 نهاد
دلگیر: مسند
 بود (در مصراع اول): فعل اسنادی
خدا: متمم
ذهنم: متمم
‌بود (در مصراع دوم) به معنای وجود داشتن: فعل غیر اسنادی.
تعداد جمله: ۲ تا
۱- پیش از این‌ها خاطرم دلگیر بود.
۲- از خدا در ذهنم این تصویر بود.

۱۴- تا که یک شب، دست در دست پدر / راه افتادم به قصد یک سفر

معنی و مفهوم: تا این که یک شب، در حالی که دست پدرم را گرفته بودم به سفر رفتیم.
آرایه‌های ادبی:
تکرار:
 دست
مراعات نظیر: قصد، سفر، راه
‌دست در دست: کنایه از همراهی.
تعداد جمله:
۱- تا که یک شب دست در دست پدر به قصد یک سفر راه افتادم.

۱۵- در میان راه، در یک روستا / خانه‌ای دیدیم، خوب و آشنا

معنی و مفهوم: در میان راه سفر، در یک روستا، خانه‌ای خوب و آشنا را دیدیم.
آرایه‌های ادبی:
واج آرایی مصوت «آ»
تعداد جمله:
۱- در میان راه در یک روستا خانه‌ای خوب و آشنا دیدیم.

۱۶- زود پرسیدم: «پدر، اینجا کجاست؟»/ گفت: «اینجا خانه خوب خداست»

معنی و مفهوم: بلافاصله از پدرم پرسیدم که پدر اینجا کجا است؟ پدرم گفت: اینجا خانه‌ی زیبای خداست.
آرایه‌های ادبی:
واج‌آرایی:
 تکرار حروف «خ» و «ج».
دانش زبانی:
زود:
 قید
پرسیدم: فعل
پدر: منادا
اینجا: نهاد
کجا: مسند
 خانه خوب خدا: مسند.
تعداد جمله: ۴ تا
۱- زود‌ پرسیدم
۲- پدر ، اینجا کجاست؟
۳- گفت:
۴- اینجا ، خانه‌ی خوب خداست.

۱۷- گفت: «اینجا می‌شود یک لحظه ماند / گوشه‌ای خلوت، نمازی ساده خواند

معنی و مفهوم: پدر گفت: اینجا می‌توان لحظه‌ای توقف کرد و در گوشه‌ای نماز خواند.

آرایه‌های ادبی:
قافیه: ماند‌، خواند
واج‌آرایی: مصوت ی
تعداد جمله: ۴ تا
۱- گفت
۲- می‌شود
۳- اینجا یک لحظه ماند.
۴- گوشه‌ای خلوت ، نمازی ساده خواند.

۱۸- با وضویی دست و رویی تازه کرد / با دل خود گفت‌وگویی تازه کرد»

معنی و مفهوم: اینجا می‌توان وضو گرفت و شاداب و سرحال با خدا راز و نیاز کرد و دعا و نمازی خواند.
آرایه‌های ادبی:
جناس تام:
 «تازه کرد» مصرع اول: «شستن» و «تازه کرد» مصرع دوم: «نو کردن»
مراعات نظیر: دست، رو، دل
تشخیص: گفتگو با دل.
تعداد جمله: ۲ تا
۱- با وضویی دست و رویی تازه کرد.
۲- با دل خود گفت‌ و گویی تازه کرد.

۱۹- گفتمش: «پس آن خدای خشمگین / خانه‌اش اینجاست؟ اینجا در زمین؟»

معنی و مفهوم: به پدرم گفتم: پس خانه آن خدای خشمگین و عصبانی، اینجا در روی زمین است.
آرایه‌های ادبی:
واج آرایی:
 خ
تکرار: اینجا.
تعداد جمله: ۳ تا
۱- گفتمش
۲- پس آن خدای خشمگین خانه‌اش اینجاست؟
۳- اینجا در زمین (است)؟

۲۰- گفت: «آری خانه او بی‌ریاست / فرش‌هایش از گلیم و بوریاست

معنی و مفهوم: پدرم گفت: آری خانه خدا بدون ظاهر پرستی و دورویی (ریاکاری) است. فرش‌های خانه‌اش از حصیر و گلیم ساده است.
واژه های مهم:
ریا:
 دورویی، نفاق
بیریا: بدون آلایش و ناپاکی
بوریا: حصیری از نِی.
آرایه‌های ادبی:
مراعات نظیر:
 خانه، فرش، گلیم، بوریا.
تعداد جمله: ۴ تا
۱- گفت
۲- آری
۳- خانه‌ی او بی‌ریاست.
۴- فرش‌هایش از گلیم و بوریاست.

۲۱- مهربان و ساده و بی‌کینه است / مثل نوری در دل آیینه است

معنی و مفهوم: خداوند، مهربان و ساده و بدون کینه است. خداوند مانند نوری در دل آینه است.
آرایه‌های ادبی:
خداوند به نور تشبیه شده است.
دل آیینه: تشخیص.
آرایه تشخیص: هر گاه عمل، حالت و یا صفت انسانی را به غیر انسان، نسبت بدهیم، آرایه تشخیص پدید می‌آید.
تعداد جمله: ۲ تا
۱- مهربان و ساده و بی‌کینه است.
۲- مثل نوری در دل آیینه است.

۲۲- عادت او نیست خشم و دشمنی / نام او نور و نشانش روشنی»

معنی و مفهوم: خشم و دشمنی از ویژگی‌های خدا نیست. یکی از نام‌های خدا نور است و روشنایی نشانه حضور است.
آرایه‌های ادبی:
واج‌آرایی:
 ن، و، ش
تلمیح به آیه ۵۳ سوره نور: «اللَهُ نُورُ السَمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ».
دانش زبانی:
خشم و دشمنی، نور و روشنی:
 مسند
عادت او، نام او، نشانش: نهاد.
تعداد جمله: ۳ تا
۱- عادت او خشم و دشمنی نیست.
۲- نام  او نور (است)
۳- و نشانش روشنی (است)

۲۳- تازه فهمیدم: خدایم این خداست / این خدای مهربان و آشناست

معنی و مفهوم: تازه فهمیدم که این خدا، خدای من است خدایی که مهربان و دوست داشتنی است.
آرایه‌های ادبی:
تکرار:
 واژه خدا
واج‌آرایی: آ‌
قافیه: خدا ، آشنا
ردیف: ( ا ) ست
تعداد جمله: ۳ تا
۱- تازه فهمیدم.
۲- خدایم این خداست.
۳- این خدای مهربان و آشناست.

۲۴- دوستی از من به من نزدیک‌تر / از رگ گردن به من نزدیک‌تر

معنی و مفهوم: او دوستی است که از خود من هم به من نزدیکتر است، از رگ گردن هم به من نزدیکتر است.
تعداد جمله: ۲ تا
۱- دوستی از من به من نزدیک‌تر (است)
۲- از رگ گردن به من نزدیک‌تر (است)
آرایه‌های ادبی:
قافیه:
 من ، گردن
ردیف: به من نزدیک‌تر ، به من نزدیک‌تر
تکرار من
تلمیح: اشاره به آیه‌ی قرآن که می‌فرماید: پروردگار ، از رگ گردن به شما نزدیک‌تر است.

۲۵- می‌توانم بعد از این، با این خدا / دوست باشم، دوست، پاک و بی‌ریا

معنی و مفهوم: از این به بعد می‌توانم با این خدا دوست باشم، یک دوست پاک و صاف و صمیمی.
واژه‌های مهم:
بی‌ریا: بدون آلایش و ناپاکی
ریا: ظاهرسازی و خودنمایی، برای فریب خلق نیکو جلوه دادن خود یا چیزی
آرایه‌های ادبی:
قافیه: خدا ، بی ریا
تکرار: دوست
تعداد جمله: ۲ تا
۱- می‌توانم
۲- بعد از این با این خدا دوست باشم.
۳- دوست، پاک و بی‌ریا (باشم)

معنی حکایت به خدا چه بگویم هشتم

روزی غلامی گوسفندان اربابش را به صحرا برد. گوسفندان در دشت سرگرم چرا بودند که مسافری از راه رسید و با دیدن انبوه گوسفندان، به سراغ آن غلام (چوپان) رفت و گفت: «از این همه گوسفندانت، یکی را به من بده».

معنی: یک روز خدمتکاری، گوسفندان رئیسش را برای چریدن به صحرا برد. گوسفندان در دشت مشغول چریدن بودند که یک مسافر از راه رسید و با دیدن گوسفندان فراوان سراغ چوپان رفت و گفت: از این همه گوسفند یکی را به من بده.

چوپان گفت: «نه، نمی‌توانم این کار را بکنم؛ هرگز!».
معنی: چوپان گفت : «من اصلا نمی توانم همچین کاری بکنم»،

مسافر گفت: «یکی را به من بفروش.»
معنی:
مسافر گفت: «پس لااقل یکی از گوسفندان را به من بفروش».

چوپان گفت: «گوسفندان از آن من نیست.»
معنی: 
چوپان گفت: گوسفندان مال من نیستند که بتوانم بفروشمشان و صاحب آن‌ها فرد دیگری است.

مرد گفت: «خداوندش را بگوی که گرگ بِبُرد.»
معنی:
مسافر گفت: به صاحب گوسفندان بگو گرگ یکی از گوسفندان را برده است.

غلام گفت: «به خدای چه بگویم؟!»
معنی: 
خدمتکار پاسخ داد : چه جوابی به خدا بدهم؟

پیام حکایت: خداوند را حاضر و ناظر دیدن و توصیه به امانت داری و نیکوکاری

آرایه‌های ادبی:
‌گوسفندان اربابش‌: 
مفعول جمله
به صحرا‌:
 متمم
برد: فعل گذرا
اربابش: مضاف و مضاف الیه
ش‌: به معنای خود ، ضمیر مشترک که در اینجا نقش مضاف الیه را دارد‌.
سر گرم بودن‌: کنایه از مشغول کاری بودن
‌گوسفندانت‌: مضاف و مضاف الیه‌
‌ت‌: ضمیر متصل دوم شخص مفرد

 خداوندش را : “را ” در اینجا حرف اضافه است به معنای “به” و ” خداوند” متمم ، “ش” در خداوندش ضمیر متصل سوم شخص مفرد

واژه‌های مهم:
چَرا: چریدن
انبوه‌: بسیاری

سطر چهارم‌: پنج جمله دارد. « نه و هرگز» شبه جمله اند.
آنِ من‌: مال من
خداوند در سطر هفتم‌: صاحب و مالک (خداوندش را بگوی) به صاحبش بگو

سخن پایانی

اگر سوالی درباره جواب درس ۱ فارسی پایه‌ هشتم متوسطه اول با موضوع درس««پیش از اینها»» دارید آن را از قسمت نظرات بپرسید. تیم معلمان ما در اولین فرصت شما را راهنمایی می‌کنند.

جواب درس دوم فارسی هشتم
📝 نمونه سوالات پایه هشتم متوسطه‌ی اول

توجه: دانش‌آموزان عزیز شما می‌توانید برای دسترسی آسان‌تر به مطالب درسی عبارت «سوییتی بلاگ» را در انتهای مطلب مورد نظر خود سرچ(جست و جو) کنید.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *