جواب درس هفدهم نگارش دوم ابتدایی
در این نوشته جدیدترین گام به گام درس ۱۷ نگارش دوم دبستان با موضوع درس «مثل دانشمندان» قرار گرفته است که شامل پاسخ سوالات صفحات ۹۹ تا ۱۰۳ میباشد. در ادامه با ما از بخش پاسخ سوالات نگارش دوم ابتدایی همراه باشید.
جواب صفحه ۹۹ نگارش دوم
۱- سه سطر اول درس را با خط خوانا و زیبا بنویس.
در یک روز تعطیل، من همراه پدر و مادرم به پارک جنگلی رفته بودم. پدر گفت: «فصل بهار چقدر قشنگ است. نگاه کن، چقدر گیاه و حیوان اینجاست. هر کدام برای خود یک جور زیبایی دارد.»
پاسخ:
خیلی از حیوانات و گیاهانی را که در کتاب خوانده بودی، امروز میتوانی اینجا پیدا کنی. مثل دانشمندها به آنها نگاه کن! کسی چه میداند شاید تو هم دانشمند بزرگی برای کشورت بشوی.
۲- تا حالا چند کلمهی تازه از کتاب ریاضی یاد گرفتهای؟ ده تای آن را بنویس.
پاسخ:
ضلع – جمع –نمودار – تفریق – فرآیندی – سوال – مجموع – سرشماری – بیشترین – مربع – چرخنده – مستطیل – مثلث – تقریب – عقربه و دقیقه – تقارن
۳- هر یک از صداهای زیر مربوط به چیست؟
پاسخ:
| قد قد: مرغ | قل قل: قوری چای | هو هو: باد |
| خش خش: خرد شدن برگ | جیک جیک: جوجه | قور قور: قورباغه |
۴- بقیهی داستان را خودت بنویس و نام مناسبی برای آن انتخاب کن.
نام داستان : کبوتر زخمی و سه دوست
سه بچه، کبوتری را دیدند که بالش زخمی بود.
پاسخ:
اولی گفت: «وای، بیچاره! بالش خیلی بدجور زخمی شده. حتماً خیلی درد داره.» با ناراحتی به کبوتر نگاه کرد و آهی کشید.
دومی گفت: «شاید به یه شاخه درخت یا سیم برق گیر کرده. ببین چقدر خون میاد! باید یه کاری براش بکنیم.» با نگرانی اطرافش را نگاه کرد تا چیزی پیدا کند.
سومی گفت: «بهتره اونو پیش یه دامپزشک ببریم. اون میتونه بالشو مداوا کنه و از دردش کم کنه. من فکر میکنم یه دامپزشکی نزدیک خونمون هست.» با جدیت این حرف را زد و آمادهی عمل شد.
تا همینجا کافی است ولی اگر میخواهید داستان را ادامه دهید مانند زیر میتوانید بنویسید.
بچهها با احتیاط کبوتر را گرفتند و داخل جعبهی کوچکی گذاشتند که از قبل با برگ و پارچهی نرم پوشانده بودند تا کبوتر راحت باشد. سپس به سرعت به سمت خانهی سومی و دامپزشکی که او میشناخت، رفتند.
وقتی به دامپزشکی رسیدند، دکتر با مهربانی کبوتر را معاینه کرد. او بال کبوتر را با دقت بررسی کرد و گفت: «خوشبختانه شکستگی جدی نیست. فقط یه زخم سطحی و کمی کوفتگی داره. با یه پانسمان ساده خوب میشه.»
دکتر زخم کبوتر را تمیز کرد و با دقت پانسمان کرد. سپس به بچهها گفت: «چند روزی باید ازش مراقبت کنید و بهش آب و دونه بدید. بعد از چند روز میتونه دوباره پرواز کنه.»
بچهها خیلی خوشحال شدند. آنها از دکتر تشکر کردند و کبوتر را با خود به خانهی سومی بردند. در طول چند روز، بچهها با نوبت از کبوتر مراقبت کردند، به او آب و دانه دادند و با او صحبت کردند.
بعد از چند روز، وقتی پانسمان کبوتر را باز کردند، دیدند که حالش خیلی بهتر شده و میتواند بالش را کمی تکان دهد. یک روز صبح، وقتی بچهها برای کبوتر دانه ریختند، کبوتر ناگهان پر زد و روی لبهی پنجره نشست. کمی بعد، دوباره پر زد و این بار از پنجره بیرون پرید و در آسمان آبی پرواز کرد.
بچهها با خوشحالی به پرواز کبوتر نگاه میکردند. آنها فهمیده بودند که کمک به دیگران، حتی یک کبوتر کوچک، چقدر میتواند حس خوبی داشته باشد. آنها با این کار، نه تنها کبوتر را نجات داده بودند، بلکه دوستی پایدار و تجربهای شیرین را نیز به دست آورده بودند.
جواب صفحه ۱۰۰ نگارش دوم
۱- سه سطر بعدی را از درس ادامه بده و با خط خوانا و زیبا بنویس.
پدرم قدم زنان به تماشای طبیعت رفت ولی مادرم نشسته بود و اطراف را نگاه میکرد. من با دقت به طبیعت زیبا نگاه میکردم. یک سنجاقک قشنگ دیدم، ولی همین که خواستم او را بگیرم، مادر گفت: «به این جانور زیبا چه کار داری؟»
پاسخ:
رفتم قورباغه بگیرم. گفت: «فرزندم، به حیوان دست نزن!» دنبال یک ملخ دویدم و او را گرفتم مادرم گفت: «تو امروز برای بازی آمدی؛ برو گردش کن.» کمی صبر کردم و گفتم: «اگر قرار است من دانشمند بشوم باید اینها را خوب نگاه کنم و دستوپا و شاخکهایشان را بشمارم.»
۲- درس را بخوان و کلمه هایی را که نشانهی «ط» دارند، بنویس.
پاسخ: تعطیل – طبیعت – اطراف
۳- کامل کن.
پاسخ:

۴- جملهای بنویس و سه تا از کلمههای زیر را در آن به کار ببر.
بهار – فصل – پرنده – نوروز – کم کم – گلها – شاپرک
پاسخ اول:
با آمدن فصل بهار هوا کمکم گرم میشود.
ما عید نوروز را در فصل بهار جشن میگیریم.
در این فصل شاپرکها روی گلها مینشینند.
پاسخ دوم:
در فصل بهار و همزمان با جشن نوروز، کمکم هوا گرم میشود و گلها شکوفه میدهند و شاپرکها در اطرافشان به پرواز درمیآیند و پرندگان نیز نغمهسرایی میکنند.
پاسخ سوم:
در فصل بهار، با آمدن نوروز، کمکم گلها شکفته و شاپرکها و پرندگان در آسمان دشت به پرواز درمیآیند.
جواب صفحه ۱۰۱ نگارش دوم
۱- دو سطر بعدی را از درس ادامه بده و با خط خوانا و زیبا بنویس.
رفتم قورباغه بگیرم. گفت:« فرزندم، به حیوان دست نزن!» دنبال یک ملخ دویدم و او را گرفتم. مادرم گفت: «تو امروز برای بازی آمدی؛ برو گردش کن.» کمی صبر کردم
پاسخ:
و گفتم: «اگر قرار است من دانشمند بشوم باید اینها را خوب نگاه کنم و دست و پا و شاخکهایشان را بشمارم.»
۲- درس را بخوان و کلمه هایی را که نشانهی«قـ – ق» دارند، بنویس.
پاسخ: قشنگ – چقدر – قدم زنان – سنجاقک – قورباغه – قرار – مراقب و وقت.
۳- جاهای خالی را با کلمههای مناسب پر کن و کلمهی تازهای بساز، معنی آنها را بنویس.
پاسخ:
| ناشکر: کسی که شکرگزار نیست. | کتاب خانه: جایی که در آن کتاب میخوانند. |
| بیهوش: کسی که هشیاری ندارد. | تعمیرگاه: محلی برای تعمیر ماشینها میباشد. |
| بامداد: بامداد یا صُبح به زمان آغاز روز است. | درختان: به معنی چند درخت میباشد. |
۴- از یک پروانه بپرس چگونه زندگی میکند. جواب را بنویس.
پاسخ:
من در هر جایی که سرسبز و پرگل باشد زندگی میکنم. ما به وسیلهی بوی بدن از فاصلههای دور به هم علامت میدهیم، ما انواع و گونههای مختلفی داریم که هر کدام زیباییهای خاص خودش را دارد. زندگی ما چهار مرحلهی جالب دارد: اول به صورت تخم کوچکی روی برگ گیاهانیم. بعد از آن تبدیل به کرم کوچکی میشویم و برگهای زیادی میخوریم تا بزرگ شویم. سپس دور خودمان پیلهای میتنیم و مدتی درون آن میمانیم. در این مدت، تغییرات زیادی میکنیم و تبدیل به پروانه میشویم. وقتی از پیله بیرون میآییم، بالهایمان نرم و خیس است. کمی صبر میکنیم تا خشک شوند و بعد پرواز میکنیم و از شهد گلها میخوریم و دوباره تخم میگذاریم.
جواب صفحه ۱۰۲ نگارش دوم
۱- سه سطر بعدی درس را ادامه و با خط خوانا و زیبا بنویس.
پاسخ:
مادر گفت: «تو میخواهی دانشمند شوی، خوب است ولی باید مراقب باشی به چیزهای دیگر آسیب نرسانی.»
گفتم: «اینها هم در این مدت دست و پای من را بشمارند، آن وقت همه دانشمند میشویم. من جانور شناس، آنها آدم شناس».
۲- یکی از سه کلمهی داخل کمانک را انتخاب کن و در جای خالی قرار بده.
پاسخ:
پرندهها در لانه زندگی میکنند. (لانه – خانه – هتل)
هوای بهار بسیار دلپذیر است. (سرد – سوزناک – دلپذیر)
وقتی به پرندهها غذا میدهیم، آنها از ما تشکر میکنند. (محبّت – تشکر – جیک جیک)
۳- این لطیفه را بخوان و علامتهای لازم را بگذار.
پاسخ:
مشتری به فروشنده: آقا صابون دارید؟
فروشنده : بله.
مشتری : پس اول دستهایتان را با صابون بشویید، بعد نیم کیلو پنیر به من بدهید.
۴- با استفاده از ترکیبهای زیر، متن کوتاهی بنویس.
پرندهی زیبا – کنار چشمه – هوای دلپذیر – فصل بهار
پاسخ:
فصل بهار از راه رسیده بود و هوای دلپذیر و مطبوعی به مشام میرسید. من در کنار چشمهای زلال نشسته بودم و به صدای آب گوش میدادم. ناگهان، پرندهی زیبایی با بالهای رنگارنگ بر روی شاخهی درختی نزدیک چشمه نشست. او لحظاتی را در آنجا سپری کرد، گویا از هوای دلپذیر و صدای آرامشبخش آب لذت میبرد. سپس، با یک پرواز سبک و آرام، از آنجا دور شد.
جواب صفحه ۱۰۳ نگارش دوم
۱- نوشتهی زیر را پر رنگ کن و با خط زیبا بنویس.
پاسخ:
خدایا، از این که کمکم کردی درسهایم را با موفّقیت به پایان برسانم، از تو سپاس گزارم.
خدایا، از این که کمکم کردی درسهایم را با موفّقیت به پایان برسانم، از تو سپاس گزارم.
۲- با رنگ کردن یکی از شکلهای زیر نشان بده چقدر از داستان «روباه و خروس» خوشت آمد؟ چرا؟
پاسخ:

زیاد خوشم آمد. چون خروس زرنگ بود و گول روباه را نخورد و با زیرکی او را فراری داد.
۳- نامه ای به معلم مهربانت بنویس و از زحمت های او تشکر کن.
پاسخ:
معلم مهربانم، خانم/آقای … (نام معلم)،
میخواستم نامهای بنویسم و از شما برای تمام زحماتی که برای من و همکلاسیهایم کشیدهاید، تشکر کنم. شما نه تنها به ما درسهای کتاب را یاد دادید، بلکه چیزهای بسیار مهمتری هم به ما آموختید؛ درسهایی دربارهی زندگی، مهربانی، تلاش و پشتکار.
من به خوبی به یاد دارم که چقدر با صبر و حوصله به سوالات ما پاسخ میدادید و هرگز از تکرار مطالب خسته نمیشدید. شما همیشه سعی میکردید که مطالب را به گونهای جذاب و قابل فهم برای ما توضیح دهید و به ما انگیزه میدادید که بیشتر یاد بگیریم و تلاش کنیم.
شما به من یاد دادید که چگونه درست فکر کنم، چگونه مسائل را حل کنم و چگونه با دیگران به خوبی رفتار کنم. شما نه تنها یک معلم خوب، بلکه یک راهنمای دلسوز برای من بودهاید.
من قدردان تمام زحمات شما هستم و امیدوارم که بتوانم در آینده با موفقیتهایم، گوشهای از لطف شما را جبران کنم. برای شما سلامتی، شادی و موفقیت روزافزون آرزومندم.
با احترام فراوان،
شاگرد شما، … (نام خودتان)
معلم گرامیام، جناب آقای/سرکار خانم … (نام معلم)،
با عرض سلام و احترام،
میخواستم چند خطی برای تشکر از زحمات بیدریغ شما بنویسم. میدانم که تلاشهای شما فقط به ساعات کلاس درس محدود نمیشود و شما همواره با دلسوزی و صبر، به ما دانشآموزان کمک میکنید تا نه تنها درسها را بیاموزیم، بلکه انسانهای بهتری هم باشیم.
شما با بیان شیوا و روشهای تدریس جذاب خود، حتی سختترین مطالب را برای ما آسان و قابل فهم میسازید. من به خصوص از … (به یک مورد خاص از کمک یا تدریس معلم اشاره کنید، مثلاً: “از صبر و حوصلهی شما در توضیح درس ریاضی” یا “از داستانهای آموزندهای که در کلاس تعریف میکردید”) بسیار سپاسگزارم.
شما به ما یاد دادید که چگونه با چالشها روبرو شویم، چگونه درست فکر کنیم و چگونه به دنبال دانش باشیم. من از شما بسیار آموختهام و این آموختهها نه تنها در درسهایم، بلکه در زندگیام نیز به من کمک میکنند.
از خداوند متعال برای شما سلامتی، شادی و موفقیت روزافزون خواستارم. امیدوارم بتوانم در آینده با تلاش و کوشش خود، قدردان زحمات شما باشم.
با تقدیم احترام،
شاگرد شما، … (نام خودتان)
سخن پایانی
اگر سوالی دربارهی درس ۱۷ نگارش دوم دبستان با موضوع درس ««مثل دانشمندان»» دارید میتوانید در بخش نظرات بپرسید تا تیم معلمان ما در اولین فرصت شما را راهنمایی کنند.
✅ جواب درس شانزدهم نگارش دوم
📝 نمونه سوالات پایه دوم ابتدایی
توجه: دانشآموزان عزیز شما میتوانید برای دسترسی آسانتر به مطالب درسی عبارت «سوییتی بلاگ» را در انتهای مطلب مورد نظر خود سرچ(جست و جو) کنید.
نظرات کاربران