جواب درس اول فارسی چهارم ابتدایی
در این نوشته جدیدترین گام به گام درس ۱ فارسی چهارم دبستان با موضوع درس آفریدگار زیبایی، قرارگرفتهاست که شامل جواب درست و نادرست، درک مطلب و واژه آموزی میباشد. در ادامه با ما از بخش پاسخ سوالات فارسی چهارم ابتدایی همراه باشید.
جواب درست و نادرست صفحه ۱۳ فارسی چهارم
بهار، دشت را از خوشههای طلايی گندم پوشاند.
پاسخ: نادرست❌ زیرا تابستان، دشت را با خوشههای گندم پوشاند.
زمستان، جاي پای گرگها را نقاشی كرد.
پاسخ: درست ✅
داور اين مسابقه، خورشيد بود.
پاسخ: درست✅
جواب درک مطلب صفحه ۱۴ فارسی چهارم
۱- پاييز برای رنگآميزی درختان از چه رنگهايی استفاده كرد؟
پاسخ: رنگهای آتشین، مثل: زرد لیمویی، ارغوانی و قرمز روشن.
۲-چرا پاييز به رنگ كاجها و سروها دست نزد؟
پاسخ: چون کاج و سرو از درختانی هستند که همیشه سبز میمانند و شاخ و برگ آنها زرد نمیشود.
۳-از نظر نويسنده، برندهی مسابقه كيست؟ از كدام قسمت متن، به اين نتيجه رسيديد؟
پاسخ: هر چهار فصل برنده شدند؛ خورشید گفت: «ای نقاشان چیره دست! آنچه شما نقاشی کردهاید، بسیار زیباست. به نوبت، نقاشی کنید و اثر شگفت انگیز خود را به وجود آوردید؛ بگذارید مردم نقاشی های شما را ببینند و از تماشای آنها لذت ببرند.»
۴-چرا عنوان «آفريدگار زيبايی» براي اين درس انتخاب شده است؟ شما چه عنوانی برای اين درس پيشنهاد میكنيد؟
جواب واژهآموزی صفحه ۱۴ فارسی چهارم
به نمودارهای زير توجه كنيد:

حالا نمودارهای زير را با توجه به متن درس، كامل كنيد:
پاسخ:

معنی شعر ستایش فارسی چهارم
به مادر گفتم آخر این خدا کیست / که هم در خانه ما هست و هم نیست
معنی: به مادر گفتم : بالاخره این خدا چه کسی است ؟ که همه جای خانه هست ولی دیده نمی شود انگار که وجود ندارد
تو گفتی مهربان تر از خدا نیست / دمی از بندگان خود جدا نیست
معنی: تو گفتی که از خدا مهربان تر وجود ندارد و لحظه ای از بندگان خود بی خبر و دور نمی شود
چرا هرگز نمی آید به خوابم / چرا هرگز نمی گوید جوابم ؟
معنی: (پرسیدم): چرا هیچ وقت به خوابم نمی آید چرا هیچ وقت جوابم را نمی دهد و با من صحبت نمی کند
نماز صبحگاهت را شنیدم / تو را دیدم خدایت را ندیدم
معنی: صدای تو را هنگام نماز صبح شنیدم که با خدا صحبت می کند تو را دیدم ولی خدای تو را ندیدم
به من آهسته مادر گفت فرزند / خدا را در دل خود جوی یک چند
معنی: مادر به آرامی به من گفت ای فرزندم خدا را یک بار در دل خود جستجو کن
خدا در رنگ و بوی گل نهان است / بهار و باغ و گل از او نشان است
معنی: خدا در آفریده ها و رنگ و بوی گل پنهان است و با دقت به این آفریده ها باید به یاد خدا باشی که این آفریده ها و باغ و بهار و گل همه نشانه های وجود خداست
خدا در پاکی و نیکی است فرزند / بود در روشنایی ها خداوند
معنی: فرزندم خداوند در خوبی ها و نیکی هاست و وجود خداوند پاک است (در روشنی و نیکی و خوبی خداوند را حس می کنیم) در هرچررررره نور و خوبی است خدا وجود دارد
معنی شعر خبر داغ فارسی چهارم
خبری داشت کلاغ / گفت در گوش درخت
معنی: کلاغی خبری داشت و آن را به درخت گفت (بر روی درخت قار قار میکرد)
برگ ها تک تک ریخت / از رس و دوش درخت
معنی: برگ های درخت از شاخه هایش دانه دانه (یکی یکی) ریخت.
سار از شاخه پرید / بال زد تا تِه باغ
معنی: ساری که روی شاخه درخت نشسته بود از روی شاخه پرید و بال زنان تا ته باغ رفت.
گفت با سبزه و گل / هرچه را گفت کلاغ
معنی: خبری که کلاغ آورده بود را به سبزه و گل نیز گفت.
دل هر غنچه تپید / رنگ گلبرگ پرید
معنی: با شنیدن خبر گلبرگ ها زرد و غنچه ها پژمرده شدند.
برگ بی حوصله شد / سبزه خمیازه کشید
معنی: برگ درختان بی حوصله شدند و سبزه ها خمیده شدند.
شاپرک خواب نبود / پر زد از باغ گذشت
معنی: شاپرک از باغ پر زد و عبور کرد.
هرچه را دید و شنید / برد تا پهنه ی دشت
معنی: و هر آنچه که در باغ دیده و شنیده بود با خود به دشت برد.
آهو از دشت گریخت / رمه برگشت به ده
معنی: با شنیدن این خبر آهو از دشت فرار کرد و حیوانات به ده برگشتند.
عاقبت باز رسید / خبر از دشت به ده
معنی: سرانجام خبر از دشت به باغ رسید.
باد هو هو می کرد / ابر هی می بارید
معنی: باد شروع به وزیدن کرد و ابرها شروع به غریدن کردند
خبر داغ کلاغ / ده به ده می پیچید
معنی: خبری که کلاغ با خود آورده بود (آمدن فصل پاییز) ده به ده و شهر به شهر پیچید.
معنی کلمات درس اول فارسی چهارم
ارغوانی: رنگ قرمز مایل به بنفش، به رنگ ارغوان
انتظار: چشم به راه بودن
برکه: جایی که آب جمع می شود
انبوه: زیاد
اثر: علامت
پوشش: لباس
جلا: براق کردن
آویخت: آویزان کرد
پهن کرد: گسترد
تیره: تاریک
دريغ: افسوس
غوک: قورباغه
چیره دست: ماهر
ضخیم: کلفت
معرفت: شناخت
گریخت: فرار کرد
دل انگیز: زیبا، جالب
جهان افروز: روشن کننده جهان
نشانید: گذاشت، قرار داد
نیلی: رنگ آبی تیره
قشر: لایه، پوسته
رمه: گله ی گوسفند
تپید: حرکت کرد، بی قرار شد
دشواری: سختی
پراکند: پخش کرد
از پس: از پشت
نظاره کنند: نگاه کنند، تماشا کنند
خود نمایی: نشان دادن خود
داوری: قضاوت
پهنه: میدان، سطح
کلمات مخالف درس اول فارسی چهارم
روشنایی ≠ تاریکی
تیره ≠ روشن
دشوار ≠ آسان، راحت
بهتر ≠ بدتر
داغ ≠ سرد
نیکی ≠ بدی
ناپدید ≠ پیدا، آشکار
نخست ≠ آخر
گرم ≠ سرد
خواب ≠ بیدار
شروع ≠ پایان
سنگین ≠ سبک
زیبا ≠ زشت
نازک ≠ کلفت، ضخیم
بی حوصله ≠ با حوصله
آهسته ≠ سریع
چیره دست ≠ ناوارد، ناشی
متّصل ≠ مُنفَصل، جدا
دیدیم ≠ ندیدیم
زیبا ≠ زشت
نهان ≠ آشکار
هست ≠ نیست
برّاق ≠ کَدِر، تیره
ناپدید ≠ پیدا
کلمات هم خانواده درس اول فارسی چهارم
سطح: مسطّح، سُطوح
صبح: صبحگاه
اطراف: طرف
طبیعت: طبیعی
معرفت: معروف ، تعریف
روشن: روشنایی
تصویر: تصاویر
قشر: اقشار، قشری
زینت: تزیین، تزیینات
نقاش: نقش، نقشه
مهاجر: مهاجرت
انتظار: منتظر
پهن: پهنا، پهناور
منظره: ناظر، نظر
مزارع: مزرعه، زراعت
اثر: تاثیر، مؤثّر
سخن پایانی
اگر سوالی درباره جواب درس اول فارسی پایه چهارم دبستان با موضوع درس««آفریدگار زیبایی»» دارید آن را از قسمت نظرات بپرسید. تیم معلمان ما در اولین فرصت شمارا راهنمایی میکنند.
✅ جواب درس دوم فارسی چهارم
📝 نمونه سوالات پایه چهارم ابتدایی
توجه: دانشآموزان عزیز شما میتوانید برای دسترسی آسانتر به مطالب درسی عبارت «سوییتی بلاگ» را درانتهای مطلب مورد نظر خود سرچ(جست و جو) کنید.
معنی کلمات خیلی کامل بودمرسی