جواب درس نهم نگارش دوم ابتدایی
در این نوشته جدیدترین گام به گام درس ۹ نگارش دوم دبستان با موضوع درس «زیارت» قرار گرفته است که شامل پاسخ سوالات صفحات ۵۹ تا ۶۳ میباشد. در ادامه با ما از بخش مطالب درسی پایه دوم ابتدایی همراه باشید.
جواب صفحه ۵۹ نگارش دوم
۱- چهار سطر اول درس را با خط خوانا و زیبا بنویس.
زینب داخل…..
پاسخ:
زینب داخل حَرَم شد ایستاده بود. چلچراغهای بزرگ، همهجا را نور باران کرده بودند. بوی گلاب میآمد. همه دعا میخواندند.
زینب هم داشت زیرِ لب دعا میکرد که مادرش با مهربانی دست بر شانهاش گذاشت و گفت: «قبول باشد! بیا برویم و کبوترهای حرم را تماشا کنیم.» آن وقت دست او را گرفت و آن دو با هم از میان جمعیت بیرون رفتند.
۲- مرتب کن.
پاسخ:
الف) سخن – آدم – دعا – باخدا – میگوید – در – موقع
آدم در موقع دعا با خدا سخن میگوید
ب) است – مرد – پدربزرگ – مهربانی
پدربزرگ مرد مهربانی است.
پ) دارد – آدمهای – خدا – راست گو – را – دوست
خدا ادم های راستگو را دوست دارد .
۳-به هر کلمه، «خانه» اضافه کن و معنی آن را بنویس.
پاسخ:
کتاب: کتابخانه
معنی: جایی که در آن کتاب میخوانند.
گل: گلخانه
معنی: جایی که در آن گل نگه داری میکنند.
دارو: داروخانه
معنی: جایی که در آن دارو نگه داری میکنند.
۴- دربارهی تصویر زیر دو سطر بنویس.
پاسخ:
حرم امام رضا در شهر مشهد است. علی همیشه آرزو داشت به این شهر برود و بعد از زیارت به کبوترهای حرم دانه بدهد.
جواب صفحه ۶۰ نگارش دوم
۱- چهار سطر بعدی را از روی درس، با خط خوش بنویس.
زینب دهها کبوتر….
پاسخ:
زینب دهها کبوتر را دید که گوشهای جمع شده بودند و دانه برمیچیدند. او از زیر چادرش، مقداری گندم بیرون آورد و گفت: «مادر دوست دارم هر وقت به مشهد میآیم، به کبوترهای امام رضا (ع) دانه بدهم. این گندمها را مادربزرگ برایم خریده است.» بعد دانهها را به آرامی بر زمین پاشید.
۲- نام شش چیز را که در خانه ی خود دیده ای، بنویس و آنها را در دو دسته طبقه بندی کن.
پاسخ:
الف) پوشیدنیها: شلوار، جوراب، پیراهن
ب) خواندنیها: کتاب، مجله، روزنامه
۳- جملهها را مانند مثال، کامل کن.
پاسخ:
مثال: این انار ترش است ← انارِ ترش
این سیب تازه است ← سیبِ تازه
آن دفتر نو است← دفترِ نو
آن مرد خوش اخلاق است ← مردِ خوش اخلاق
آن گرگ درنده است← گرگِ درنده
این کیک خوشمزه است ← کیکِ خوش مزه
۴- آنچه را دوست داری از خدای مهربان بخواهی، در دو جمله بنویس.
پاسخ: خدایا از تو میخواهم به همه کمک کنی تا مشکلاتشان رفع شود و همهی مریضها را شفا بدهی.
جواب صفحه ۶۱ نگارش دوم
۱- چهار سطر بعدی را از روی درس با خط زیبا بنویس.
کبوترها دسته دسته……
پاسخ:
به زینب نزدیک شدند. زینب میخواست از خوشحالی بال در بیاورد. چیزی نگذشت که صدای اذان از گلدستهها بلند شد.
مادر گفت:«زینبجان، اذان مغرب را گفتند. بهتر است به وضوخانه برویم، وضو بگیریم و نمازمان را اول وقت بخوانیم.»
۲- با توجه به جدول، کلمهها را از درس پیدا کن و بنویس.
پاسخ:
بینقطه | یک نقطه | دو نقطه | سه نقطه |
دعا، حرم | داخل، گلاب | دست، مقداری | قبول، مادرش |
۳- مانند نمونه کامل کن.
پاسخ:
من کتاب میخوانم. | ما کتاب میخوانیم. |
تو کتاب میخوانی. | شما کتاب میخوانید. |
او کتاب میخواند. | آنها کتاب میخوانند. |
۴- امروز چه کسانی را دیدهای؟ چه کسی را بیشتر دوست داری؟ چرا؟
پاسخ: من امروز دوستم زهرا و سارا را دیدم. من دوست دارم پدر بزرگ و مادر بزرگ و اقوام مهربانم را ببینم چون کنار بچهها و مادر بزرگ و پدر بزرگ حس خوبی دارم و آنها با شیرینی و شکلات از من پذیرایی میکنند و با شنیدن قصههای شیرین مادر بزرگ چیزهای زیادی یاد میگیرم.
جواب صفحه ۶۲ نگارش دوم
۱- چهار سطر بعدی را از روی درس با خط خوش بنویس.
چیزی نگذشت که صدای….
پاسخ: اذان از گلدستهها بلند شد.
مادر گفت: «زینبجان، اذان مغرب را گفتند. بهتر است به وضوخانه برویم، وضو بگیریم و نمازمان را اول وقت بخوانیم.»
زینب نماز خواندن در حرم امام رضا (ع) را هرگز فراموش نمیکند.
۲- ده کلمه از درس پیدا کن که چهار حرف داشته باشد. مانند: اذان
پاسخ: زینب، داخل، بزرگ، گلاب، مادر، زمین، قبول، میان، دوست، دانه
۳- خانههای خالی را پر کن.
پاسخ:

۴- با استفاده از شش کلمهی زیر، سه جمله بنویس.
درخت – هوا – ریشه – ابری – باران – شکوفه
پاسخ:
۱- هوا ابری است.
۲- باران روی شکوفهها بارید.
۳- ریشهی درخت در خاک قرار داشت.
جواب صفحه ۶۳ نگارش دوم
۱-نوشته ی زیر را پر رنگ کن و با خط زیبا بنویس.
خدایا! میدانم که همیشه و همه جا با من هستی.
پاسخ:
خدایا! میدانم که همیشه و همه جا با من هستی.
۲-داستان زیر را کامل کن.
یکی بود یکی نبود. سالها پیش در باغ بزرگی پرندگان بسیاری زندگی میکردند. در این باغ کلاغ کوچکی هم بود که آرزو داشت پرهای زیبایی داشته باشد، او میخواست زیباترین پرندهی دنیا باشد یک روز که کلاغ در باغ پرواز میکرد….
پاسخ: پرندهی زیبایی دید که بالهایش نگارنگ بود کلاغ با خودش گفت اگر من هم حوض پر از رنگی را پیدا کنم میتوانم با آن پرهایم را نقاشی کنم و زیبا بشوم .بالاخره کلاغ یک سطل رنگ را دید و خودش را درون آن انداخت انقدر بال بال زد تا پدر و مادرش فهمیدند در خطر افتاده و او را از سطل رنگ بیرون آوردند و به او گفتند تو زیبایی خودت را داری همین که کلاغ مهربان و با خالقی باشی باعث میشود همه تو را دوست داشته باشند.
سخن پایانی
اگر سوالی دربارهی درس ۹ نگارش دوم دبستان با موضوع درس ««زیارت»» دارید میتوانید در بخش نظرات بپرسید تا تیم معلمان ما در اولین فرصت شما را راهنمایی کنند.
✅ جواب درس هشتم نگارش دوم
✅ جواب درس دهم نگارش دوم
📝 نمونه سوالات پایه دوم ابتدایی
توجه: دانشآموزان عزیز شما میتوانید برای دسترسی آسانتر به مطالب درسی عبارت «سوییتی بلاگ» را درانتهای مطلب مورد نظر خود سرچ(جست و جو) کنید.
نظرات کاربران