جواب درس چهارم عربی هفتم + ویدیو

در این نوشته جدیدترین گام به گام درس ۴ عربی هفتم متوسطه اول با موضوع «فی السّوقِ» به همراه معنی و تلفظ قرار گرفته‌ است که شامل جواب صفحات ۷۰ تا ۷۵ کتاب درسی می‌باشد. در ادامه با ما از بخش پاسخ سوالات عربی هفتم همراه باشید.

آموزش ویدیویی درس چهارم عربی هفتم

معنی کلمات صفحه ۷۰ عربی هفتم

أَخَذَ: گرفت، برداشتسوق: بازار
اِشْتَرَی: خریدشُرطی: پلیس
اِشْتَرَیْتُ: خریدمشُکْراً جَزیلاً: بسیار متشکّرم
اِشْتَرَیْتَ: خریدی «مذکّر»عَباءَه: چادر
اِشْتَرَیْتِ: خریدی «مؤنّث»عَلَم: پرچم
أَکَلَ: خوردعِندَکَ: داری، نزد تو
أَکَلْتِ: خوردی «مؤنّث»غَسَلَ: شُست
أَکَلْتُ: خوردمفُسْتان: پیراهنِ زنانه
ألْف: هزارقَرَأَ: خواند
أَمْ: یاکانَ، کانَتْ: بود
بَقِیَ: ماندکَتَبَ: نوشت
بَقیتَ: ماندیلا فَرْقَ: فرقی نیست
تَأْشیرَه: ویزالِماذا: چرا، برای چه
تُفّاح، تُفّاحه: سیبمَسیرَه: راهپیمایی
ذَکَرَ: یاد کردمَلابِس: لباس‌ها
ذَهَبَ: رفتوَحْدَکَ: تو به تنهایی «مذکّر»
رِسالَه: نامهوَحْدَکِ: تو به تنهایی «مؤنّث»
رَفَعَ: بالا بُرد، برداشتنَصِّ الدَّرسِ: فی السّوقِ

معنی صفحه ۷۱ عربی هفتم

معنی صفحه ۷۱ عربی هفتم

در بازار

– أیْنَ ذَهَبْتِ یا أُمَّ حَمیدٍ؟
معنی: ای مادر حمید کجا رفتی؟
– ذَهَبْتُ إلَی سوقِ النَّجَفِ.
معنی: به بازار نجف رفتم.
– هَلِ اشْتَرَیْتِ شَیئاً؟
معنی: آیا چیزی خریدی؟
– نَعَمْ؛ اِشْتَرَیْتُ مَلابِسَ نِسائیَّهً.
معنی: بله. لباس‌های زنانه خریدم.
– أَ ذَهَبْتِ وَحْدَکِ؟
معنی: آیا تو به تنهایی رفتی؟
– لا؛ ذَهَبْتُ مَعَ صَدیقاتی.
معنی: نه. با دوستانم رفتم.
– کَیفَ کانَتْ قیمَهُ الْمَلابِسِ؛ رَخیصَهً أَمْ غالیَهً؟
معنی: قیمت لباس‌ها چطور بود؟ ارزان بود یا گران؟
– مِثلَ إیران؛ لا فَرقَ؛ لٰکِنِ اشْتَرَیْتُ.
معنی: مثل ایران فرقی نیست. ولی خریدم.
– فَلِماذَا اشْتَرَیْتِ؟
معنی: پس چرا خریدی؟
– اِشْتَرَیْتُ لِلْهَدیَّهِ.
معنی: برای هدیه خریدم
– ماذَا اشْتَرَیْتِ؟
معنی: چه چیزی خریدی؟
– فُسْتاناً وَ عَباءَهً.
معنی: لباس‌های زنانه و چادر
– مَلابِسُ جَمیلهٌ! فی أمانِ اللّهِ.
معنی: لباس‌های زیبایی است! (در پناه خدا)
– شُکْراً جَزیلاً؛ مَعَ السَّلامَهِ.
معنی: بسیار متشکرم. به سلامت

معنی صفحه ۷۲ عربی هفتم

– أیْنَ ذَهَبْتَ یا أَبا حمیدٍ؟
معنی: ای پدر حمید کجا رفتی؟
– ذَهَبْتُ إلَی سوقِ النَّجفِ. 
معنی: به بازار نجف رفتم.
– هَلِ اشْتَرَیتَ شَیْئاً؟ 
معنی: آیا چیزی خریدی؟
– نَعَمْ؛ اِشْتَرَیْتُ مَلابِسَ رِجالیَّهً. 
معنی: بله. لباس‌های مردانه خریدم.
– أَ ذَهَبْتَ وَحْدَکَ؟ 
معنی: آیا تو به تنهایی رفتی؟
– لا؛ ذَهَبْتُ مَعَ أَصْدِقائی. 
معنی: نه. با دوستانم رفتم.
– کَیْفَ کانَتْ قیمَهُ الْمَلابِسِ؛ رَخیصَهً أَمْ غالیَهً؟
معنی: لباس‌ها چطور بود؟ ارزان بود یا گران؟
– مِثلَ إیران؛ لا فَرقَ؛ لٰکِنِ اشْتَرَیْتُ.
معنی: مثل ایران فرقی نیست. ولی خریدم.
– فَلِماذَا اشتَرَیْتَ؟ 
معنی: پس چرا خریدی؟
– اِشْتَرَیْتُ لِلْهَدیَّهِ. 
معنی: برای هدیه خریدم
– ماذَا اشْتَرَیْتَ؟
معنی: چه چیزی خریدی؟
– قَمیصاً و سِرْوالاً. 
معنی: پیراهن و شلوار
– مَلابِسُ جَمیلهٌ! فی أمانِ اللّهِ.
معنی: لباس‌های زیبایی است! خداحافظ
– شُکْراً جَزیلاً؛ مَعَ السَّلامَهِ.
معنی: بسیار متشکرم. به سلامت
معنی صفحه ۷۳ عربی هفتم
ماذا أکَلْتِ؟
چه چیزی خوردی؟

أکَلْتُ تُفّاحَهً.
سیب خوردم.
ماذا قَرَأْتَ؟
چه چیزی خواندی؟

قَرَأْتُ أشْعاراً.
قرآن خواندم.

معنی بدانیم صفحه ۷۳ عربی هفتم

معنی بدانیم صفحه ۷۳ عربی هفتم

جواب تمرین صفحه ۷۴ عربی هفتم

جواب تمرین صفحه ۷۴ عربی هفتم

🔶 تمرین یک_ الاول
✒ جمله‌های زیر را ترجمه کنید؛ سپس زیر فعل‌های ماضی خط بکشید.

۱- أَیُّها الْمُسافِرُ أ ذَهَبْتَ إلَی الْفُنْدُقِ؟ – لا؛ ذَهَبْتُ إلَی السّوقِ.
ترجمه: ای مسافر آیا به هتل رفتی؟ – نه؛ به بازار رفتم.

۲- مِنْ أیْنَ أخَذْتَ قَمیصَکَ؟ – أَخَذْتُهُ مِنْ هُناکَ.
ترجمه: پیراهنت را از کجا گرفتی؟ – از آن جا گرفتمش.

۳- ماذا غَسَلْتِ؟ – غَسَلْتُ وجهی و یدی للوضوء.
ترجمه: چه چیزی شُستی؟ – صورت و دستم را برای وضو شستم.

۴- ماذَا اشْتَرَیْتِ؟ – اِشْتَرَیْتُ فُسْتاناً وَ عَباءَهً.
ترجمه: چه چیزی خریدی؟ – پیراهن زنانه و چادر خریدم.


🔶 تمرین دوم_ الثانی
✒ گزینۀ درست را انتخاب کنید.

جواب تمرین صفحه ۷۴ عربی هفتم

ترجمه: 

۱-چند سیب خوردی؟ خوردم دو سیب.

۲- آیا تو گرفتی هدیه‌ات را؟

۳-تو یاد کردی دوستت را؟

۴-آیا تو بالا بردی پرچم را؟

۵-من شستم لباس‌هایم را.

معنی صفحه ۷۵ عربی هفتم

معنی صفحه ۷۵ عربی هفتم

حِواراتٌ فی مَسیرَهِ الْأَربَعینَ الْحُسَینیِّ عِندَ الشُّرطیِّ
گفت و گو در مسیر اربعین حسینی نزد پلیس

اَلشُّرطیُّ: أَینَ جَوازُکَ؟
ترجمه: پلیس: گذرنامه ات کجاست؟
اَلزّائِر: هٰذا جَوازی.
ترجمه: زائر: این گذرنامه من است.

اَلشُّرطیُّ: هَل عِندَکَ تَأشیرَهٌ؟
ترجمه: پلیس : آیا گذرنامه نزد توست؟
اَلزّائِر: نَعَم، عِندی.
ترجمه: زائر: بله‌، نزد من است.

اَلشُّرطیُّ: کَم یَوماً بَقیتَ هُنا فِی الْکاظِمیَّه؟
ترجمه: پلیس: چند روز اینجا در کاظمیه ماندی؟
اَلزّائِر: یَوماً واحِداً.
ترجمه: زائر: یک روز

اَلشُّرطیُّ: کَم عَدَدُکُم؟
ترجمه: پلیس: شما چند نفر هستید؟
اَلزّائِر: نَحنُ اثْناعَشَرَ زائِراً.
ترجمه: زائر: ما دوازده تا زائر هستیم.

سخن پایانی

اگر سوالی درباره‌ی درس چهارم عربی پایه‌ هفتم متوسطه‌ی اول دارید، می‌توانید در بخش نظرات بپرسید تا تیم معلمان ما در اولین فرصت شما را راهنمایی کنند.

جواب درس سوم عربی هفتم
جواب درس پنجم عربی هفتم
📝 نمونه سوالات پایه هفتم متوسطه اول

توجه: دانش‌آموزان عزیز شما می‌توانید برای دسترسی آسان‌تر به مطالب درسی عبارت «سوییتی بلاگ» را در انتهای مطلب مورد نظر خود سرچ(جست و جو) کنید.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *