جواب درس شانزدهم نگارش ششم ابتدایی

در این نوشته گام به گام درس ۱۶ نگارش ششم دبستان با موضوع درس «آداب مطالعه» قرار گرفته‌ است که شامل املا و دانش ادبی، نگارش ، کارگاه نویسندگی می‌باشد. در ادامه با ما از بخش مطالب درسی پایه ششم ابتدایی همراه باشید.

جواب املا و واژه آموزی صفحه ۹۵ و ۹۶ نگارش ششم‌

۱- در هر جمله، زیر شکل صحیح واژه‌های داخل کمانک، خط بکشید.

پاسخ:

الف) باید دانست که جماعت، (لایق – لایغ) چه نوع سخن است.
ب) اگاه شدن از (اهوال – احوال) گذشتگان از فواید قصه خوانی است.
پ) از آداب حکایت گویی این است که سخنان محال و (گذاف – گزاف) نگوید.
ت) در نظم خوانی، چنان نکنند که (مستمع – مصتمع) ملول گردد.

۲- در جدول زیر، واژه‌های معنی دار از درس آمده است، آنها را پیدا کنید و بنویسید.

پاسخ:

۳- پنج واژه را که با «خوان» و «خوانی» ترکیب می‌شوند، بنویسید.

پاسخ:

کتاب خوانی، نظم خوانی، تابلوخوانی، شعر خوانی و تعزیه خوانی.

آوازه خوان، درس خوان، خبر خوان، کارت خوان، درس خوان.

جواب نگارش صفحه ۹۷ نگارش ششم‌

۱- متن زیر را در یک بند ادامه دهید و عنوانی برای نوشته‌ی خود انتخاب کنید.

پاسخ اول:

عنوان: جادوی یک کتاب

در اتاق نشسته بودم و به کتاب‌های کتابخانه نگاه می‌کردم، ناگهان چشمم به کتابی کهنه و خاک گرفته افتاد. عنوان آن به زبان قدیمی نوشته شده بود و همین کافی بود تا کنجکاو شوم. کتاب را از قفسه بیرون کشیدم و با دقت ورق زدم. صفحه‌های آن زرد و کاهی شده بودند، اما داستان‌هایی که در دل آن نهفته بود، همچنان زنده و پر از انرژی بودند. هر صفحه، مرا به دنیای دیگری می‌برد؛ دنیای پر از رمز و راز، جایی که گذشته و آینده در هم آمیخته بودند. تصمیم گرفتم ساعت‌ها وقت بگذارم و این کتاب را تا انتها بخوانم، چرا که حس می‌کردم چیزی شگفت‌انگیز در انتظار من است.

پاسخ دوم:

عنوان: دنیای جدید در یک صفحه

در اتاق نشسته بودم و به کتاب‌های کتابخانه نگاه می‌کردم، ناگهان چشمم به کتابی با جلدی ساده و رنگ پریده افتاد. به نظر می‌رسید که سال‌ها در کنار دیگر کتاب‌ها جا خوش کرده بود و کسی به آن توجه نکرده بود. کتاب را برداشتم و شروع به خواندن اولین صفحه کردم. جملات آن خیلی ساده به نظر می‌رسیدند، اما در پس هر کلمه، مفهومی عمیق و تأثیرگذار پنهان بود. ناگهان متوجه شدم که ذهنم از دنیای اطراف جدا شده و در دنیای خیالی کتاب غرق شده‌ام. با هر فصل، شخصیت‌ها و داستان‌ها برایم زنده می‌شدند، گویی که خود را در میان صفحات آن کتاب می‌دیدم. این کتاب، دنیای جدیدی را به روی من گشود که هرگز فکر نمی‌کردم بتوانم تجربه کنم.

۲- یکی از حکایت‌هایی را که تا به حال شنیده‌اید، به زبان ساده بنویسید.

پاسخ اول:

روزی روزگاری مردی به یک حکیم گفت: «من همیشه احساس می‌کنم که در زندگی با مشکلات زیادی روبرو هستم و نمی‌دانم چطور باید از آنها عبور کنم.» حکیم به او پاسخ داد: «زندگی مانند یک راه است که در آن سه نوع درخت وجود دارد. بعضی درخت‌ها مانند درختان میوه هستند، که وقتی به آنها نزدیک می‌شوی، از ثمره‌شان بهره‌مند می‌شوی و شاد می‌شوی. بعضی درخت‌ها مانند درختان سایه‌دار هستند، که در زمان سختی‌ها از آنها پناه می‌گیری و از گرمای زندگی کمی راحت می‌شوی. اما بعضی درخت‌ها مانند درختان تیغ‌دار هستند، که وقتی به آنها نزدیک می‌شوی، درد و آسیب می‌بینی و باید از آنها دوری کنی.»

حکیم ادامه داد: «در زندگی‌ات هم همینطور است. باید با افرادی که برایت میوه می‌آورند، همراه شوی، از کسانی که سایه‌ی آرامش می‌دهند بهره ببری و از کسانی که مانند درختان تیغ‌دار هستند دوری کنی تا بتوانی از درد و رنج بی‌فایده دور بمانی.»

پاسخ دوم:

روزی روزگاری، مردی به نزد یک حکیم رفت و از او پرسید: «چگونه می‌توانم در زندگی‌ام موفق و خوشبخت باشم؟» حکیم لبخندی زد و گفت: «در زندگی، سه نوع ظرف وجود دارد: یکی ظرفی از طلا، یکی ظرفی از چوب و دیگری ظرفی از سفال. اگر طلا را در ظرف چوبی بگذاری، طلا ارزش واقعی خود را نمی‌نمایاند. اگر در ظرف سفالی بگذاری، ظرف می‌شکند. اما اگر طلا را در ظرف طلایی بگذاری، هم طلا و هم ظرف از ارزش و زیبایی بیشتری برخوردار خواهند شد.»

حکیم ادامه داد: «زندگی تو هم همین‌طور است. باید خود را در محیط و میان افرادی قرار دهی که شایستگی و توانمندی تو را نشان دهند. اگر در جایگاه مناسب نباشی، نه خود را می‌شناسی و نه دیگران از تو چیزی خواهند دید. بنابراین، برای موفقیت باید در جایی قرار بگیری که در آن به بهترین شکل بدرخشی و استعدادهایت شکوفا شوند.»

جواب کارگاه نویسندگی صفحه ۹۸ نگارش ششم‌

۱- ضرب المثل «کبوتر با کبوتر باز با باز، کند هم جنس با هم جنس پرواز» را توضیح دهید.

پاسخ: این ضرب‌المثل یعنی وقتی دو نفر شبیه هم باشند، راحت‌تر با هم دوست می‌شوند و با هم بهتر کنار می‌آیند. مثل این که کبوترها با کبوترها و بازها با بازها دوست می‌شوند، چون همه‌شان شبیه هم هستند. برای مثال، اگر یک بچه که عاشق فوتبال است، با بچه‌های دیگر که مثل خودش دوست دارند فوتبال بازی کنند، بهتر بازی می‌کند و راحت‌تر دوست می‌شود. در واقع، وقتی کسانی که شبیه هم هستند، کنار هم می‌آیند، بیشتر با هم خوشحال و راحت خواهند بود.

۲- دریافت خود را از ضرب المثل «این دغل دوستان که می‌بینی، مگسانند گرد شیرینی» بنویسید.

پاسخ:

به این معناست که بعضی افراد فقط وقتی به نفعشان باشد و از ما چیزی گیرشان بیاید، به ما نزدیک می‌شوند و خود را دوست ما نشان می‌دهند. اما وقتی دیگر خبری از منافع نیست یا مشکلاتی پیش می‌آید، خیلی سریع از کنار ما می‌روند و دیگر هیچ نشانی از آنها نمی‌بینیم. این مثل به کسانی اشاره دارد که مثل مگس‌هایی که به شیرینی جذب می‌شوند، تنها به دنبال منافع خود هستند و در مواقع سختی از ما دور می‌شوند.

۳- دو ضرب المثلی را که در کتاب فارسی سال‌های گذشته آموخته اید، بنویسید.

پاسخ:

نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود.
میهن دوستی نشانه ایمان است.
هر‌که خربزه بخوره پای لرزش هم می‌شینه.
آشپز که دوتا شود آش یا شور می‌شود یا بی‌نمک.
کوه به کوه نمی‌رسد آدم به آدم می‌رسد.

سخن پایانی

اگر سوالی درباره‌ی درس ۱۶ نگارش ششم دبستان با موضوع درس ««آداب مطالعه»» دارید می‌توانید در بخش نظرات بپرسید تا تیم معلمان ما در اولین فرصت شما را راهنمایی کنند.

✅ جواب درس پانزدهم نگارش ششم
✅ جواب درس هفدهم نگارش ششم
📝 نمونه سوالات پایه ششم ابتدایی

توجه: دانش‌آموزان عزیز شما می‌توانید برای دسترسی آسان‌تر به مطالب درسی عبارت «سوییتی بلاگ» را درانتهای مطلب مورد نظر خود سرچ(جست و جو) کنید.